پایگاه شعرمذهبی به شمادوست گرامی خوش آمدمی گوید اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً - دوست گرامي شما مي توانيد اشعارخويش رابه وب سايت ماارسال تانمايش داده شود- شما مي توانيد جهت استفاده از اشعار شاعرومداح اهل بيت برادرحاج مهدي جهان ميهن باسبک جديد به لينک واقع در موضوعات سايت وياوب سايت شخصي ايشان مراجعه نماييد www.zeynabiuon@mailsara.comیاwww.zeynabiuon@mihanmail.irارسال فرمائید




   


   
موضوعات مطالب
صفحه اطلاع رسانی پایگاه بیت الائمه(ع)
اشعارشاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان (میهن)
متن اشعار اربعین حسینی
عکس های تاریخی وقدیمی مشهد(حرم امام رضا(ع))
شهادت امام حسن عسکری (ع)
متن اشعارولادت پیامبر(ص) وامام صادق(ع)
متن اشعار حضرت عباس (ع)
متن اشعار سینه زنی امام حسین (ع)
متن اشعارامام زمان (عج)
متن اشعارحضرت علی (ع)
متن اشعار رسوا.. (ص)
متن اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)
متن اشعار شهادت حضرت زهرا(س)
متن اشعار شهادت امام باقر(ع)
متن اشعار شهادت امام سجاد(ع)
متن اشعارولادت امام حسن عسکری (ع)
متن اشعاروفات حضرت معصومه (ص)
تصاویروعکس های مداحان اهل بیت (ع)
متن اشعارمحرم
متن اشعارامام رضا(ع)
متن اشعارمناجات باخدا
متن اشعار حضرت علی اصغر(ع)
متن اشعارحضرت علی اکبر(ع)
متن اشعارحضرت رقیه (س)
متن اشعار مسلم بن عقیل (ع)
متن اشعاردرباره کربلا
متن اشعار دهه فاطمیه
مباحث حقوقی(برای دانشجویان رشته های حقوق )
متن اشعار درمدح امام زمان(عج)
متن اشعاردرباره عیدنوروزوبهار
متن اشعارسیزده بدر
صفحه برچسب های وبلاک
احادیث حضرت زهرا(س)
اشعاروفات حضرت ام البنین (س)
متن اشعارولادت حضرت زهرا(س)
متن پیامک روز زن -همسر
متن اشعارولادت امام محمدباقر(ع)
متن اشعارماه رجب
متن اشعارولادت امام جواد(ع)
متن اشعارولادت حضرت علی(ع)
صفحه سیاسی
متن اشعاروفات حضرت زینب(س)
متن اشعارعیدمبعث
متن اشعارولادت امام حسین (ع)
متن اشعارولادت حضرت عباس(ع)
متن اشعارولادت امام سجاد(ع)
متن شعردرباره کاظمین
متن شعردرباره نجف
متن شعر درباره سامرا
متن شعردرباره کربلا
متن شعردرباره مدینه
اشعارولادت امام زمان (عج)
متن اشعارصلواتی
متن اشعارولادت حضرت رقیه(س)
متن اشعارماه مبارک رمضان
روزنامه ها وخبرنامه های کشوری
صفحه تبلیغات وخریدوفروش رایگان اجناس شما(اقتصادی)
متن اشعاروفات حضرت خدیجه (س)
متن اشعارولادت امام حسن مجتبی(ع)
متن اشعارشبهای قدر(لیله القدر)
مطالب متفرقه وب سایت
متن اشعارعیدسعیدفطر
تصاویر متحرک
تصاویر متحرک
اشعارسالروز تخریب بقیع
متن اشعارمراسم عروسی- دامادی
اشعارشهادت امام صادق(ع)
متن اشعاردهه کرامت
متن اشعارولادت حضرت معصومه
اشعارولادت امام رضا(ع)
متن اشعاراستقبال از محرم
متن اشعارشب اول محم
متن اشعارشب دوم محرم
متن اشعارشب سوم محرم
متن اشعارشب چهارم محرم
متن اشعارشب پنجم محرم
متن اشعارشب ششم محرم
متن اشعارشب هفتم محرم
متن اشعارشب هشتم محرم
متن اشعارشب نهم محرم
متن اشعارشب دهم محرم (عاشورا)
اشعارحرکت کاروان کربلا
تحقیق آماده (دانشگاه .دبیرستان.دبستان.راهنمایی)
متن اشعارشهادت امام جواد(ع)
متن اشعارسالروز ازدواج حضرت علی(ع) وحضرت زهرا(س)
متن اشعارحربن ریاحی
شگفتی های قرآن
متن اشعارروز عرفه
لینک مستقیم به مطالب وب سایت های دوستان
کتابخانه الکترونیکی
دانلود نوحه (صوتی وتصویری)
استخاره
متن اشعارعیدغدیرخم
فایل های اشعارمذهبی (به صورت word)
متن اشعاررحلت پیامبر(ص)
فروشگاه بیت الائمه(س)
نويسندگان وب سایت
آمار و امكانات
»تعداد بازديد امروز:

طراح قالب

Template By:

درباره وبگاه

وب سایت پایگاه شعربیت الائمه (ع)باترویج اشعارمذهبی ونوحه وسینه زنی و... طراحی گردیده که به یاری خداونظرات شمادوستان کارخویش راادامه ودرزمینه ائمه اطهار(ع)گام برمی دارد.
لينك دوستان
»

»

»

»

»

»

»

»

فروشگاه تجارت حلال
فروشگاه هایپرثنا
سایت آپلود2
غریب مادر (شعر آیینی)
سایت هیئت های خراسان رضوی (لیست هیئت ها)
ساخت اسلایدمتحرک
وب سایت تکدید(شعر)
وب سایت شعر(مجتبی دسترنج)
وب سایت یاس کبود
معاونت حقوقی مجلس( کتابخانه)
دانلودنوحه
پایگاه تخصصی اهل بیت
ديوان شعر اهل بيت ع
وب باشگاه شعرآئینی
وب سایت توصیه های اخلاقی و..
وب سایت یامرتضی علی (ع)
وب سایت شوریده (دانلودنوحه)
در گذرگاه زمان
عطش روضه
وب سایت تقاطع
وب سایت زندگینامه مشاهیرواشخاص معروف و..
وب سایت اسلامیه
وب سایت بینات
علوم غریبه و...
شگفتی های قرآنی
وب سایت حکایات وحکمت
وبلاگهای منتخب درمیهن بلاگ
وبلاک هیئت محبان الزینب(س) جاده سیمان
سامانه ارسال پیام رایگان(پرند)
سامانه ارسال پیام رایگان(گیل پیامک)
سامانه ارسال پیام رایگان(پارسه)
سامانه ارسال پیام رایگان2
سامانه ارسال پیام رایگان
وب سایت های ارئه دهنده بنررایگان
ساخت بنر رایگان
سایت بعثه مقام معظم رهبری خراسان
سایت دانشگاه علمی کاربردی شهرداریهای خراسان
پایگاه مداح اهل بیت علیمی
پایگاه شخصی حاج مهدی اکبری
پایگاه شخصی حاج محمودکریمی
مرکز تنظیم آثارآیت ا... بهجت
سایت آیت ا... حکیم
سایت آیت ا... مدرسی
سایت بنیاداسلامی آیت ا... خویی
سایت آیت ا... وحیدخراسانی
سایت آیت ا...میرزاجوادتبریزی
مجمع احیای غدیر شهرستان ساری
پایگاه تخصصی اشعار اهل بیت
سازمان بسیج مداحان همدان
هئیت محبان الزهرا(س)بسیج بیشه سر
هیئت رزمندگان اسلام
پایگاه سادات
بانک اطلاعات شهرمشهد مقدش
هیأت مذهبی باب الحسین(علیه السلام)مشهد
هیئت حیدر کرار - مشهد مقدس
هیئت متحده غمزدگان حضرت رقیه (س) مشهد
پایگاه اطلاع رسانی جلسات هیئت های مذهبی
هیئت مکتب الحسین(ع) اصفهان
سایت هیئت محبان الرضا(ع)
سایت محمل (اشعارمذهبی)
وب سایت شخصی شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
مداحی وشعر
مشق هیئت (اشعارمذهبی )
وب سایت صلوات آنلاین
هیئت قمربنی هاشم
مسکین باخرزی
وب سایت عمیت عین لاتراک
هیئت کف العباس (ع)رودسر
پایگاه تخصص مدح
ازدحام گودال (شعر)
فریادالعطش (شعر)
وبلاک شعرشاعر(شعر)
وبلاک سهیل عرب(قاسم بن الحسن(ع))
وبلاک غمخانه رباب (س)
لیست کامل سایت های خبری ، روزنامه ها و خبرگزاری های فارسی
پایگاه های اطلاع رسانی و روزنامه های کشور
فهرست روزنامه های ايران
وبلاک باب الحرم جدید(شعر)
وبلاک کربلا
شعر
وبلاگ رضیع الحسین(ع)
اوج پرواز
مداحین اشعار
وبلاگ اشعار کامل شاعران
سایت هیئت محبان الرضا(ع)
سایت سادات
رئوف اهل بیت (شعر)
هیئت انصارالرضاع(مشهد)
هئیت جنت العباس اصفهان
وبلاک خادمین حسین بن علی آبدانان
سایت هیئت های تهران
سایت حسینیه (نوحه )شعر
سایت باب الحرم (جدید)
بزم اشک (شعرمداحی)
سایت فاطمه(س)
سایت قائمیه اصفهان(دانلودنرم افزار)
بانک اشعارمذهبی2
مادحین (اشعارمذهبی)
دینی(اشعار)
اشعار(یاحسین)
سایت اشعارمذهبی
سایت مداحی (متن اشعارمذهبی)
خیمه دلسوختگان
سایت حرم شاه
بانک اشعارمذهبی
2- پخش زنده از حرم های ائمه (ع)
1- پخش زنده از حرم های ائمه (ع)
پخش زنده حرم حضرت عباس(ع)
پخش زنده حرم امام رضا (ع)
پخش زنده ومستقیم حرم امام حسین (ع)
سایت امام 8
سایت معراج
سایت باب الحرم
بعثه مقام معظم رهبری (خراسان رضوی)
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

آرشيو مطالب
پيوند هاي روزانه
» نقش خاص(آموزشی)

سلام ،

با خودم تصور ميكردم كه دنيا يك ماشين خيلي بزرگ است .
حتما ميدانيد  كه ماشين ها هيچ وقت با قطعات اضافي تحويل داده نمي شوند .
دقيقاً با همان تعداد قطعاتي كه نياز دارند ساخته مي شوند.
براي همين با خودم فكر ميكردم از آنجايي كه ميتوان تصور كرد كل جهان شبيه يك  ماشين خيلي بزرگ است ،
پس من نمي توانم برايش مثل يه قطعه اضافي باشم، بايد دليلي وجود داشته باشه كه من اينجا هستم
اين يعني وجود شما هم در اينجا بايد دليل خاصي داشته باشه!
پس بياييد  براي دليلي خاص ، خاص ترين زحمات و تلاش ها در جهت ايفاي نقش خاص خود را به كار گيريم.



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : پنج شنبه 28 شهريور 1392برچسب:دنیا,شعر,نقش خاص,جهان میهن,هیئت زینبیون,دنیا,شعر,نقش خاص,جهان میهن,هیئت زینبیون,دنیا,شعر,نقش خاص,جهان میهن,هیئت زینبیون,دنیا,شعر,نقش خاص,جهان میهن,هیئت زینبیون,دنیا,شعر,نقش خاص,جهان میهن,هیئت زینبیون,دنیا,شعر,نقش خاص,جهان میهن,هیئت زینبیون,دنیا,شعر,نقش خاص,جهان میهن,هیئت زینبیون,دنیا,شعر,نقش خاص,جهان میهن,هیئت زینبیون,دنیا,شعر,نقش خاص,جهان میهن,هیئت زینبیون,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارسینه زنی

ای امپراطور دلم حضرت سقا

مجنون سرگشته منم هستی تو لیلا

روضه به روضه از می ت آواره گشتم

ساقی میخانه عشق هستی تو آقا

دیونه شده دلم/ازغم تو حاصلم/نزن مهر باطلم/ای هست نوکر

توئی تو تاج سرم/یه عمره من نوکرم/خدای جود وکرم/مولا وسرور

آقام  آقام یااباالفضل

عاشق و شیدای توأم حضرت سقا

مجنون چشمان توأم ای ماه دلها

رخصت بده ای با وفا یه سال محرم

بیام کنار علقمه با شور وغوغا

نام تو ذکر لبم/دائم درتاب وتبم/ستاره هرشبم/ ای عشق زینب

زاده ام البنین/خورشید روی زمین/ستاره بی قرین/ای عشق زینب

آقام  آقام یااباالفضل

هردم به یاد علقمه شیدا ومستم

حلقه به گوشت شده ام غلامت هستم

از وقتی که تو هیئتت نوکری کردم

حس میکنم توی حرم هرشب نشستم

لباس سیاه کفنم/یه عمره سینه زنم/تو رو صدا میزنم/از کف العباس

بر هاشمیون قمر/غلام سیاتو بخر/گدا رو حرم ببر /به کف العباس

آقام  آقام یااباالفضل

 

تو رو دارم2تورودارم چه غم دارم آقا جون

تاتو هستی, هستی من, من چه کم دارم آقاجون

بیقرارم2بیقرار حرم حضرت یارم

یابن الزهرا,ثارالله,به فدای زینبت ایل وتبارم

من غم تورو دارم/مستی شده کارم/یاثارالله

تاکه تو رو دارم/روبه راس کاروبارم/یاثارالله

عشق من حرم حسین حرم حسین حرم ابالفضل

شور وشینم2شور وشینم ذکر زیبای حسینه

آرزوی, هرشب من,دیدن ضریح سقای حسینه

افتخارم2افتخارم نوکری تو روضه هاته

گرچه پستم,هرکه هستم,ولی تاآخر عمردلم باهاته

نوکری روسیاهم/بازم بده راهم/یاثارالله

ازغم حرم تو/هرشب غرق آهم/یاثارالله

عشق من حرم حسین حرم حسین حرم ابالفضل

سوز وآهم2سوز وآهم روضه های قتله گاهت

بچه بودم,توگرفتی,دستمو بردی تو راهت

یه نگاهی2یه نگاهی بردل زار وحزینم

شب جمعه,توبیداری,حرم تو رو ببینم

ذکر رولب من/نغمه هر شب من/یا ثارالله

امشب از تومیخونم/به فدات سروجونم/یاثارالله

عشق من حرم حسین حرم حسین حرم ابالفضل

 

دلم جنون گرفته از عشق ناب ارباب

می میریزم دمادم من از شراب ارباب

دوباره باز میخونه دل من از زمونه

بشنوید آی عاقلا حرف دل دیونه

عقل از سر من پریده و دیوونگی جا گرفته

حرف اگه داری با خدا بزن عقلمو خدا گرفته

دیونه حسینم و دیونه حسینم

خمار و مست گوشه میخونه حسینم

حسین

یادش بخیر قدیما میخوندیم از کربلا

پر میگرفت تا خدا دلای سینه زنها

باذکر طوفانی حسین اباعبدالله

پای برهنه بریم تاحرم ثارالله

کرب وبلا میخوای بری بسم الله

تو نینوا پا بذاری بسم الله

دست توسل بزنی بسم الله

تاعلقمه پل بزنی بسم الله

حسین

آخر میدم یه روزی به پای اربابم سر

اگر که حضرت عشق رخصت بده به نوکر

امشب میخوام دلارو پرشور واحساس کنم

خودم رو دیونه حضرت عباس کنم

یل کربلا ابالفضل قربون اون قد و بالات

قربون چشاي نازت فداي خشکي لبهات

دل من عاشق میمونه دائم ازشمامیخونه

منومیشناسی اقاجون من همونم اون دیونه

حسرت زیارت تو مونده تو این دل زارم

کربلاتو تا نبینم ارومو قرار ندارم

 

عمریه که تو هستی آقابرای نوکر

عاشقتم به والله دوست دارم تا آخر

کبوتر دل من راهیه کوی یاره

هیچ جا برام هوای کربلارو نداره

دلم به عشق یارم گرفته حال وهوایی

نوشته روی قلبم به خط کرب وبلایی

همه هستیم حسینه / می ومستیم حسینه

سروده لبم حسینه / خواب هر شبم حسینه

حسین

تموم عالم به فداتون آقام حسین

کعبه عشقم کربلاتون آقام حسین

ارباب حسین؛هرچی که من دارم بگیر ازم ولی منو ببر حرم

ارباب حسین؛هرچی که من دارم فدای تو در خونت یه نوکرم

از عشقت سرمستم

مجنون تو هستم

امیری حسین جان ونعم الامیری

گوشه چشمی یه نگاهی کن ازوفات

زد به سر من حال وهوای کرب وبلا

ارباب حسین؛تو وجود منی بود منی هرچی دارم فدای تو

ارباب حسین؛من توی روضه هات بایه نگات عمری شدم گدای تو

چون مرغی بربامت

افتادم در دامت

امیری حسین جان ونعم الامیری

محبوب دلها پسر ام البنین

ماه دل آرا تک یل روی زمین

حضرت عباس؛عشق دو عالمه ماه من دل میبره از نوکراش

حضرت عباس؛همه سینه زنا پیر و جوون جونشونو میدن براش

امیر

بدونید عالم من نوکر حیدرم / عمری با مستی دربه در حیدرم


غمزه چشماش دیونه کرده منو / واسه گدایی دور و بر حیدرم

امام اوله باغیرت وبامرام

عمریه سایشون رو سرمه مستدام

جنون میگیرم موقع سینه زنی

به نام نامی حیدر علیه السلام

یاعلی یاعلی یاعلی یاحیدر

یا علی حیدر واسه ما می نابی / تو آسمون قلب من تو مهتابی

تا ابد اینه شعار منه شیعه /تو یه جوب نمی ره آب ما با وهابی

دشمن دشمنای حیدر کرارم

از وهابی های تکفیری من بیزارم

روز وشب حرف دلم با حیدر اینه

بجز تو مولا کسی رو دوست ندارم

یاعلی یاعلی یاعلی یاحیدر

اربابی دارم همه عالم فداش/داروندارم به فدای کربلاش

همتا نداره با مرام وبا صفاس/یوسف مصری شده مجنون نگاش

حرمش؛ میخونه عشقه

خواهرش؛سلطان دمشقه

یاحسین؛ آقای دوعالم

همه؛عشقای تو عشقه

ثارالله آقام آقام

همه وجودم شده شیدای حسین/نغمه جنت ساز وآوای حسین

مجلس روضه ش واسه نوکر عبادته/ذکر نمازم نام زیبای حسین

حرمش؛ فوق عرش اعلاست

آقامون؛ خدایی خیلی زیباست

پرچمش؛برا همیشه بالاست

ثارالله آقام آقام

از لطف وخیر دعای مادر حسین/الحمدلله شده ام نوکر حسین

یه عمره گفتم دوباره میگم ای خدا/دار وندارم بفدای سرحسین

پدرو؛مادرم فداتون

جوونیم؛نذر روضه هاتون

جون بخواه ؛من میدم براتون

ثارالله آقام آقام

از فکر دوری شما آقا بگو کجا برم

خونه خرابم میکنه این دل اگه نیاد حرم

ضریح با صفاتونو بهونه کرده دل من

گریه برای حرمت ارباب شده حاصل من

حرم/اگه نیام دل میگیره

حرم/اگه نیام دل می میره

حرم/اگه نیام دل دلگیره

یاثارالله حسین حسین حسین حسین

گرچه که من نالایقم سینه زنی کردم برات

یه بار دیگه نگاهی کن آقای من به نوکرات

دعام اینه بعد یه عمر غلامی در خونت

الهی که دفنم کنند منو توی صحن وسرات

حرم/ای کعبه عشق و امیدم

حرم/عمرم گذشت تو رو ندیدم

حرم/خواب میدیدم به تو رسیدم

یاثارالله حسین حسین حسین حسین

باور ندارم ای آقا بهم محل نمیذاری

نوکر روسیاهتو نکنه که دوست نداری

هرکاری میکنی فقط از روضه ها جدام نکن

غیر در خونت حسین جایی دیگه گدام نکن

حرم/جونیمو به پات گذاشتم

حرم/به غیر تو یاری نداشتم

یاثارالله حسین حسین حسین حسین

چی اومد به سرت ای دل,زفراق حرم

به کجا بروم از غم عمری دربه درم

درد عشق تو را دارم آره من دیونم

روز وشب زغمه ارباب همه دم میخونم

ای دلبر محبوب من غمت منو بیچاره کرد

یاحضرت سلطان عشق عشقت منو آواره کرد

به عشق تو ای با وفا بر سر و سینه میزنم

پیرهنم و از عشق تو تو حروله من میکنم

****

تو امیر منی ارباب ریزه خوار توأم

غم ندارم آقا وقتی در کنا توأم

میخونم شبای هیئت زیارت عاشورا

تا بشم بفدات روزی توی کرب وبلا

وقتی پای روضه هستم گریه میکنم با احساس

توی دل میگم به آقام آرزومه کف العباس

عاشق و دیونه گشته هرکی کربلارو دیده

اونیکه ندیده مرده درد عاشقی کشیده

****

آخرش میرسه روزی که بشم به فدات

دلربایی کنی از من با یه نیمه نگات

اینه حاجت من ارباب روز وشب تو دعا

کاری کن که آقا باشم ساکن کربلا

نذار بمونه تو دلم حسرت شبهای حرم

آخه یه عمره یاحسین در خونت من نوکرم

یادم داده مادر بگم نعم الامیری یاحسین

هرجا که افتادم زپا دستم بگیری یاحسین

****

نام تو ارباب رمز جنونه

شبای هیئت عاشق کشونه

پاکه میذاریم تو مجلس تو

عاقلا میگن به ما دیونه

اربابم/حرمت برام بهشته     روی قلب من نوشته

        روز خلقت گل مارو     با گل حسین سرشته

ثارالله وبن ثاره یاحسین

سینه زنات و دعا کن امشب

جون رقیه به حق زینب

نگاه کن آقا از غم دوری

تاب وتوانم رسیده برلب

اربابم/توشفیع محشر هستی     توی قلب من نشستی

        افتخاری واسه نوکر       هستی یم از روز الستی

ثارالله وبن ثاره یاحسین

شبای هیئت هستم پر احساس

میباره چشمام دونه الماس

آروم نداره دل دیونه م

وقتی میشینم تو کف العباس

اربابم/تو امیر بینظیری     میشه دستمو بگیری

     جوونیم به سرشدآقا     نوکرت رفته تو پیری

ثارالله وبن ثاره یاحسین

یهحرمی داری خیلی زیباست

ضریح تو آقا عرش اعلاست

بین الحرمینت راه بهشته

پرچم قشنگت همیشه بالاست

بده بالی بپرم به حرم یاحسین

باهمه بدیهام بخرم یاحسین

از وقتیکه می شینم توی روضه تون

زده هوای حرم به سرم یاحسین

یاحسین ثارالله

عشقت تو دل من کرده ریشه

نوکرت می مونم برا همیشه

برا منه عاشق آقا به والله

هیچ کجای دنیا حرم نمیشه

پیراهن سیاهم کفنم یاحسین

وقف شما گشته بدنم یاحسین

از دعای خیر پدر و مادرت

عمریه برات سینه زنم یاحسین

یاحسین ثارالله

توی همه عشقا عشق تو عشقه

همه وجودم ماه دمشقه

به عاشقای تو میگن دیونه

بی خیال مردم عشقه تو عشقه

لیلایی من هم مجنونم یاحسین

ذکر تو رو دارم میخونم یاحسین

بادعای زهرا من برا همیشه

گریه کنه روضه ت میمونم یاحسین

یاحسین ثارالله

به جون مادرم خیلی میخوامت    بود ونبودم و زدم به نامت

هرچی که من دارم از صدقه سرت

گدا شدم من از دعای مادرت

به محضر شما ارادتی دارم

گدایی از در خونتشده کارم

ارباب با وفا آقام آقام حسین

خیلی دوست دارم یااشجع الناس     ای صاحب اختیار کف العباس

کارم شده آقا گدایی از درت

وعده کربلا بده به نوکرت

دست منو بگیر تو اوج حروله

از ته دل میگم لعنت به حرمله

ارباب با وفا آقام آقام حسین

دارم به لب نوا وشور واحساس        ذکر دلم انا مجنون العباس

سلطان قلب من حبیبی یاحسین

واسه درد من طبیبی یاحسین

منو رها نکن که من یه نوکرم

قیمت بده آقا نازتو میخرم

ارباب با وفا آقام آقام حسین

برس به دادمون آقا که شدیم ما دیونه

خسته شدن سینه زنات از دست این زمونه

معتکف کوی تو ایم وقتی تو هیئت هستیم

دعای مادرت بوده که تو هیئت نشتیم

وااااای؛سرود قلبم بخدا نام حسینه

مسیر جنت از تو بین الحرمین

شعار هر روز وشبم به شور وشینه

بود ونبودم بخدا ذکر حسینه

حسین جان اربابم اربابم اربابم

جوونیمون رفت به فنا فکری به حال ماکن

نوکرای دربه در و ساکن کربلا کن

بین خوبات جدام نکن بخر غلام سیاتو

سینه زنت بوده ولی ندیده کربلاتو

واااااای عمری نوکرم در خونه ارباب

به عشق کربلای تو دل شده بی تاب

رحمی کن از وفا آقا دل پر درده

من التماست میکنم عاشق ودریاب

حسین جان اربابم اربابم اربابم

بال وپری بده آقا تا بشم یا کریمت

لونه بسازم من آقا یه گوشه از حریمت

بال بزنم رو گنبدوگلدسته طلایی

هر روز بهم دونه بدی تا بشم کربلایی

وااااای راهم بده کبوتری شکسته بالم

ببخش اگه عمری به گردنت وبالم

نذار بمونه تو دلم داغ زیارت

عکس ضریح تو شده خواب وخیالم

حسین جان  اربابم اربابم اربابم

نوکرتو مهمون کن ببرم کرب وبلا

زده دوباره یاحسین به سرم کرب و بلا

گشته دلم مست ودیونه

بازدل دیونم میخونه

هوا هوای حرم دوباره زد به سرم

میرم تو بازار عشق عکس حرم بخرم

ثارالله اربابم یاحسین

درد منو رمون کن با نگاهی از وفا

یه شب منو مهمون کن ببرم به کربلا

زائر گنبد طلات شم

الهی آخرش فدات شم

با شور وعشق ونوا میام تا کرب وبلا

حاجی میشم تو حرم به یاد سعی وصفا

ثارالله اربابم یاحسین

اللهم ارزقنا کربلا دعای من

هرچی دارم برای تو کربلات برای من

همه هستیم تو هستی

می ومستیم تو هستی

یه جرعه می زدم از دست علمدارت

زهرا بهم فرمود خدانگهدارت

ثارالله اربابم یاحسین

ذکر هر روز و شبم/جاری روی لبم

حیدر یا حیدر

عشق زهرای بتول/جان جانان رسول

حیدر یاحیدر

ذکر قشنگ حیدر دل از دلم ربوده

شأن نزول قرآن به جز علی نبوده

به منکران حیدر میگم اینو بدونن

هر کسی که نداره حب علی حسوده

من غلام قنبر حیدرم

عمریه که نوکر حیدرم

یا اسدالله؛ حیدر مددی

ذکرشاه عالمین/ذکر سقای حسین

حیدر یاحیدر

موقع جنگ ونبرد /میگه پهلوان مرد

حیدر یا حیدر

فاتح خیبر شکن حضرت بو ترابه

عبادت بی علی باطل و سرابه

آنکه نداره حب حیدرو تو وجودش

بازم میگم بیچاره آخرتت خرابه

همه وجود ما حیدره

پدر جود وسخا حیدره

یااسدالله؛حیدر مددی

عشق ناب فاطمه/انقلاب فاطمه

حیدر یاحیدر

تو قنوت هر نماز/میگه باسوز وگداز

حیدر یاحیدر

وقتی میگم یاحیدر فاطمه میگه جونم

منم به عشق زهرا نادعلی میخونم

الهی که یه روزی دعام اجابت بشه

زهرا دعایم کنه برم نجف بمونم

خاک پای حضرت حیدرم

من گدای برکت حیدرم

یاسدالله ؛حیدر مددی

شعر سینه زنی(تک)

ای قمر العشیره یا اباالفضل - اباالفضل

عشق تو بی نظیره یاایاالفضل -اباالفضل

اذن دخول حرم حسینی - اباالفضل

وزیر و صاحب علم حسینی - اباالفضل

ای اسدالحیدر کرب وبلا - اباالفضل

ساقی طفلان شه سر جدا - اباالفضل

کوه شود کاه به یا هوی تو - اباالفضل

قبله من طاق دو ابروی تو - اباالفضل

ضربه شمشیر تو طوفان کند - اباالفضل

هرنگهت کار فراوان کند - اباالفضل

علقمه ات نگین کرب وبلا - اباالفضل

میدون مشک زمزم بیت خدا

 

فرمانده کل قوای حسین اباالفضل

حاجی مروه و منای حسین اباالفضل

گل پسر حیدر وام البنیناباالفضل

ماه فروزنده روی زمین اباالفضل

کلاس درسش ادب وغیرت استاباالفضل

همچو علی شجاع وبا هیبت است اباالفضل

وقت نبردش تو به دشمن بگو اباالفضل

آمده حیدر به مصاف عدواباالفضل

 - اباالفضل

 

*میخوام بمیرم میون سینه زنی                کفن نمیخوام آخه  تو بی کفنی

وقتی مُحرّمت میاد                            دیگه چه جای شادیه

وقتی که سر نداری تو                             سر به تنم زیادیه

ای سلطان کربلا ای سلطان کربلا منو ببر منوببر ایوان کربلا...

 

*تویی به خدا پادشاه عالمین                         قرار من و تو دم باب الحسین

زهرا(س) میگه قبول باشه                         تو هیئتا به نوکرت

دست همه جوونا رو                               بذار تو دست اکبرت

ای سلطان کربلا ای سلطان کربلا منو ببر منو ببر ایوان کربلا...

 

*حاجت میگیرم از علی اصغرتو                              فدای نخ معجر خواهر تو

هر عشقی رو غیر خودت                              از دل عاشقا بگیر

تو رو به جون مادرت                                      جونم و کربلا بگیر

ای سلطان کربلا ای سلطان کربلا منو ببر منو ببر ایوان کربلا...



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:» فال حافظ », قالب های نازترین ,» جوک و اس ام اس , » جدید ترین سایت عکس , » زیباترین سایت ایرانی ,» نازترین عکسهای ایرانی , » بهترین سرویس وبلاگ دهی ,سامانه ارسال پیام رایگان(پرند) ,سامانه ارسال پیام رایگان(گیل پیامک), سامانه ارسال پیام رایگان(پارسه),سامانه ارسال پیام رایگان2 ,سامانه ارسال پیام رایگان, وب سایت های ارئه دهنده بنررایگان ,ساخت بنر رایگان, سایت بعثه مقام معظم رهبری خراسان, سایت دانشگاه علمی کاربردی شهرداریهای خراسان, پایگاه خورشیدشیعه, پایگاه مداح اهل بیت علیمی, پایگاه شخصی حاج مهدی اکبری, پایگاه شخصی حاج محمودکریمی ,سایت آیت ا,,, صافی گلپایگانی, مرکز تنظیم آثارآیت ا,,, بهجت, سایت آیت ا,,, حکیم سایت آیت ا,,, مدرسی, پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری, سایت آیت ا,,, سیستانی سایت بنیاداسلامی آیت ا,,, خویی, سایت روح ا,,, خمینی ,سایت آیت ا,,, وحیدخراسانی, سایت آیت ا,,,میرزاجوادتبریزی, مجمع احیای غدیر شهرستان ساری ,پایگاه تخصصی اشعار اهل بیت, سازمان بسیج مداحان همدان ,هئیت محبان الزهرا(س),بسیج بیشه سر, هیئت رزمندگان اسلام ,پایگاه سادات ,بانک اطلاعات شهرمشهد, مقدش, هیأت مذهبی باب الحسین(علیه السلام)مشه,د, هیئت حیدر کرار - مشهد مقدس, هیئت متحده غمزدگان حضرت رقیه (س) مشهد, پایگاه اطلاع رسانی, جلسات هیئت های مذهبی ,هیئت مکتب الحسین(ع), اصفهان, سایت هیئت محبان الرضا(ع), سایت محمل (اشعارمذهبی), آخرین منجی,,,آخرین یار, وب سایت شخصی شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن, مداحی وشعر مشق هیئت (اشعارمذهبی ) ,وب سایت صلوات, آنلاین, هیئت قمربنی هاشم ,مسکین باخرزی, وب سایت عمیت عین لاتراک, هیئت کف العباس (ع)رودسر, پایگاه تخصص مدح ازدحام گودال (شعر), فریادالعطش (شعر), وبلاک شعرشاعر(شعر), وبلاک سهیل عرب(قاسم بن الحسن(ع)), وبلاک غمخانه رباب (س), لیست کامل سایت های خبری ,، روزنامه ها و, خبرگزاری های فارسی ,پایگاه های اطلاع رسانی و روزنامه های کشور, فهرست روزنامه های ايران, وبلاک باب الحرم جدید(شعر), وبلاک کربلا, شعر, وبلاگ رضیع الحسین(ع) ,اوج پرواز مداحین, اشعار وبلاگ اشعار کامل شاعران, سایت هیئت محبان الرضا(ع), سایت سادات رئوف اهل بیت (شعر), هیئت انصارالرضاع(مشهد), هئیت جنت العباس اصفهان, وبلاک خادمین حسین بن علی آبدانان, سایت هیئت های تهران, سایت حسینیه (نوحه ),شعر, سایت باب الحرم (جدید), بزم اشک (شعرمداحی), سایت فاطمه(س), سایت قائمیه اصفهان(دانلودنرم افزار), بانک اشعارمذهبی2 مادحین, (اشعارمذهبی), دینی(اشعار) سایت شهید(اشعار), اشعار(یاحسین) ,سایت اشعارمذهبی, سایت مداحی (متن اشعارمذهبی), خیمه دلسوختگان, سایت حرم شاه, بانک اشعارمذهبی, سایت ذاکریت ,2- پخش زنده از حرم ,های ائمه (ع) 1-, پخش زنده از حرم های ائمه (ع), پخش زنده حرم حضرت عباس(ع), پخش زنده حرم امام رضا (ع,) پخش زنده ومستقیم حرم امام حسین (ع), سایت امام 8, سایت معراج ,سایت باب الحرم, بعثه مقام معظم رهبری (خراسان رضوی,), وبلاک قدیمی هیئت زینبیون (س), سایت تفریحی زیباترین عکس های ایرانی ,طراحی وب سایت ساخت وبلاگ وب سایت, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» عکس



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:شعر,اشعارسروده جهان میهن,شعرسینه زنی ,شعرمداحی,نوحه ,شعر,اشعارسروده جهان میهن,شعرسینه زنی ,شعرمداحی,نوحه ,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» مطلب جهت اطلاع (فقط مشاهده )
» مطلب جهت اطلاع (فقط مشاهده )
» مطلب جهت اطلاع (فقط مشاهده )
» زندگینامه امام رضا(ع)

زندگینامه امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)

مقدمه:

امام علی ‌بن موسی‌الرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند.

ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سر انجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند. در این نوشته به طور خلاصه، بعضی از ابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می‌نماییم.

 

نام، لقب و کنیه امام:

نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" می‌باشد. امام محمد تقی (علیه السلام) امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل می‌فرمایند: "خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده‌اند و ایشان را برای امامت پسندیده‌اند و همینطور (به خاطر خلق و خوی نیکوی امام) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بود‌ند."

یکی از القاب مشهور حضرت "عالم آل محمد" است. این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان می‌باشد. جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خویش، بویژه علمای ادیان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بیرون آمد دلیل کوچکی بر این سخن است، که قسمتی از این مناظرات در بخش "جنبه علمی امام" آمده است. این توانایی و برتری امام، در تسلط بر علوم یکی از دلایل امامت ایشان می‌باشد و با تأمل در سخنان امام در این مناظرات، کاملاً این مطلب روشن می‌گردد که این علوم جز از یک منبع وابسته به الهام و وحی نمی‌تواند سرچشمه گرفته باشد.

پدر و مادر امام:

پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ﻫ.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند و مادر گرامیشان "نجمه" نام داشت.

تولد امام:

حضرت رضا (علیه السلام) در یازدهم ذیقعدﺓ الحرام سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. از قول مادر ایشان نقل شده است که: "هنگامی‌که به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمی‌کردم و وقتی به خواب می‌رفتم، صدای تسبیح و تمجید حق تعالی و ذکر "لااله‌الاالله" را از شکم خود می‌شنیدم، اما چون بیدار می‌شدم دیگر صدایی بگوش نمی‌رسید. هنگامی‌که وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمین نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان می‌داد؛ گویی چیزی می‌گفت."(2)

 نظیر این واقعه، هنگام تولد دیگر ائمه و بعضی از پیامبران الهی نیز نقل شده است، از جمله حضرت عیسی که به اراده الهی در اوان تولد، در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند که شرح این ماجرا در قرآن کریم آمده است.(3)

زندگی امام در مدینه:

حضرت رضا (علیه السلام) تا قبل از هجرت به مرو در مدینه زادگاهشان، ساکن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاک رسول خدا و اجداد طاهرینشان به هدایت مردم و تبیین معارف دینی و سیره نبوی می‌پرداختند. مردم مدینه نیز بسیار امام را دوست می‌داشتند و به ایشان همچون پدری مهربان می‌نگریستند. تا قبل از این سفر، با اینکه امام بیشتر سالهای عمرش را در مدینه گذرانده بود، اما در سراسر مملکت اسلامی پیروان بسیاری داشت که گوش به فرمان اوامر امام بودند.

 امام در گفتگویی که با مأمون درباره ولایت عهدی داشتند، در این باره این گونه می‌فرمایند: "همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و اگر از کوچه‌های شهر مدینه عبور می‌کردم، عزیرتر از من کسی نبود. مردم پیوسته حاجاتشان را نزد من می‌آوردند و کسی نبود که بتوانم نیاز او را برآورده سازم مگر اینکه این کار را انجام می‌دادم و مردم به چشم عزیز و بزرگ خویش، به من مى‌نگریستند."

امامت حضرت رضا (علیه السلام):

امامت و وصایت حضرت رضا (علیه السلام) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان و رسول اکرم (صلی الله و علیه و اله) اعلام شده بود. به خصوص امام کاظم (علیه السلام) بارها در حضور مردم ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرفی کرده بودند که به نمونه‌ای از آنها اشاره می‌نماییم.

 یکی از یاران امام موسی کاظم (علیه السلام) می‌گوید: «ما شصت نفر بودیم که موسی بن‌جعفر به جمع ما وارد شد و دست فرزندش علی در دست او بود. فرمود: "آیا می‌دانید من کیستم؟" گفتم: "تو آقا و بزرگ ما هستی." فرمود: "نام و لقب من را بگویید." گفتم: "شما موسی بن جعفر بن محمد هستید." فرمود: "این که با من است کیست؟" گفتم: "علی بن موسی بن جعفر." فرمود: "پس شهادت دهید او در زندگانی من وکیل من است و بعد از مرگ من وصی من می‌باشد."»(4) در حدیث مشهوری نیز که جابر از قول نبى ‌اکرم نقل می‌کند امام رضا (علیه السلام) به عنوان هشتمین امام و وصی پیامبر معرفی شده‌اند. امام صادق (علیه السلام) نیز مکرر به امام کاظم می‌فرمودند که "عالم‌ آل محمد از فرزندان تو است و او وصی بعد از تو می‌باشد."

اوضاع سیاسی:

 مدت امامت امام هشتم در حدود بیست سال بود که می‌توان آن را به سه بخش جداگانه تقسیم کرد:

 ده سال اول امامت آن حضرت، که همزمان بود با زمامداری هارون.

1-      پنج سال بعد از‌ آن که مقارن با خلافت امین بود.

2-      پنج سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامی آن روز بود.

 مدتی از روزگار زندگانی امام رضا (علیه السلام) همزمان با خلافت هارون الرشید بود. در این زمان است که مصیبت دردناک شهادت پدر بزرگوارشان و دیگر مصیبت‌های اسفبار برای علویان (سادات و نوادگان امیرالمؤمنین) واقع شده است. در آن زمان کوشش‌های فراوانی در تحریک هارون برای کشتن امام رضا (علیه السلام) می‌شد تا آنجا که در نهایت هارون تصمیم بر قتل امام گرفت؛ اما فرصت نیافت نقشه خود را عملی کند. بعد از وفات هارون فرزندش امین به خلافت رسید. در این زمان به علت مرگ هارون ضعف و تزلزل بر حکومت سایه افکنده بود و این تزلزل و غرق بودن امین در فساد و تباهی باعث شده بود که او و دستگاه حکومت، از توجه به سوی امام و پیگیری امر ایشان بازمانند. از این رو می‌توانیم این دوره را در زندگی امام دوران آرامش بنامیم.

اما سرانجام مأمون عباسی توانست برادر خود امین را شکست داده و او را به قتل برساند و لباس قدرت را به تن نماید و توانسته بود با سرکوب شورشیان فرمان خود را در اطراف و اکناف مملکت اسلامی جاری کند. وی حکومت ایالت عراق را به یکی از عمال خویش واگذار کرده بود و خود در مرو اقامت گزید و فضل ‌بن ‌سهل را که مردی بسیار سیاستمدار بود، وزیر و مشاور خویش قرار داد. اما خطری که حکومت او را تهدید می‌کرد علویان بودند که بعد از قرنی تحمل شکنجه و قتل و غارت، اکنون با استفاده از فرصت دو دستگی در خلافت، هر یک به عناوین مختلف در خفا و آشکار عَلم مخالفت با مأمون را برافراشته و خواهان براندازی حکومت عباسی بودند؛ به علاوه آنان در جلب توجه افکار عمومی مسلمین به سوی خود، و کسب حمایت آنها موفق گردیده بودند و دلیل آشکار بر این مدعا این است که هر جا علویان بر ضد حکومت عباسیان قیام و شورش می‌کردند، انبوه مردم از هر طبقه دعوت آنان را اجابت کرده و به یاری آنها بر می‌خواستند و این، بر اثر ستم‌ها و نارواییها و انواع شکنجه‌های دردناکی بود که مردم و بخصوص علویان از دستگاه حکومت عباسی دیده بودند. از این رو مأمون درصدد بر آمده بود تا موجبات برخورد با علویان را برطرف کند. بویژه که او تصمیم داشت تشنجات و بحران‌هایی را که موجب ضعف حکومت او شده بود از میان بردارد و برای استقرار پایه‌های قدرت خود، محیط را امن و آرام سازد. لذا با مشورت وزیر خود فضل بن سهل تصمیم گرفت تا دست به خدعه‌ای بزند. او تصمیم گرفت تا خلافت را به امام پیشنهاد دهد و خود از خلافت به نفع امام کناره‌گیری کند، زیرا حساب می‌کرد نتیجه از دو حال بیرون نیست، یا امام می‌پذیرد و یا نمی‌پذیرد و در هر دو حال برای خود او و خلافت عباسیان، پیروزی است. زیرا اگر بپذیرد ناگزیر، بنابر شرطی که مأمون قرار می‌داد ولایت عهدی آن حضرت را خواهد داشت و همین امر مشروعیت خلافت او را پس از امام نزد تمامی گروه‌ها و فرقه‌های مسلمانان تضمین می‌کرد. بدیهی است برای مأمون آسان بود در مقام ولایتعهدی بدون این که کسی آگاه شود، امام را از میان بردارد تا حکومت به صورت شرعی و قانونی به او بازگردد. در این صورت علویان با خشنودی به حکومت می‌نگریستند و شیعیان خلافت او را شرعی تلقی می‌کردند و او را به عنوان جانشین امام می‌پذیرفتند. از طرف دیگر چون مردم حکومت را مورد تایید امام می‌دانستند لذا قیامهایی که بر ضد حکومت می‌شد جاذبه و مشروعیت خود را از دست می‌داد.

 او می‌اندیشید اگر امام خلافت را نپذیرد ایشان را به اجبار ولیعهد خود می‌کند که در اینصورت بازهم خلافت و حکومت او در میان مردم و شیعیان توجیه می‌گردد و دیگر اعتراضات و شورشهایی که به بهانه غصب خلافت و ستم، توسط عباسیان انجام می‌گرفت دلیل و توجیه خود را از دست می‌داد و با استقبال مردم و دوستداران امام مواجه نمی‌شد. از طرفی او می‌توانست امام را نزد خود ساکن کند و از نزدیک مراقب رفتار امام و پیروانش باشد و هر حرکتی از سوی امام و شیعیان ایشان را سرکوب کند. همچنین او گمان می‌کرد که از طرف دیگر شیعیان و پیروان امام، ایشان را به خاطر نپذیرفتن خلافت در معرض سئوال و انتقاد قرار خواهند داد و امام جایگاه خود را در میان دوستدارانش از دست می‌دهد.

سفر به سوی خراسان:

مأمون برای عملی کردن اهداف ذکر شده چند تن از مأموران مخصوص خود را به مدینه، خدمت حضرت رضا (علیه السلام) فرستاد تا حضرت را به اجبار به سوی خراسان روانه کنند. همچنین دستور داد حضرتش را از راهی که کمتر با شیعیان برخورد داشته باشد، بیاورند. مسیر اصلی در آن زمان راه کوفه، جبل، کرمانشاه و قم بوده است که نقاط شیعه‌نشین و مراکز قدرت شیعیان بود. مأمون احتمال می‌داد که ممکن است شیعیان با مشاهده امام در میان خود به شور و هیجان آیند و مانع حرکت ایشان شوند و بخواهند آن حضرت را در میان خود نگه دارند که در این صورت مشکلات حکومت چند برابر می‌شد. لذا امام را از مسیر بصره، اهواز و فارس به سوی مرو حرکت داد.ماموران او نیز پیوسته حضرت را زیر نظر داشتند و اعمال امام را به او گزارش می‌دادند.

حدیث سلسلة الذهب:

در طول سفر امام به مرو، هر کجا توقف می‌فرمودند، برکات زیادی شامل حال مردم آن منطقه می‌شد. از جمله هنگامیکه امام در مسیر حرکت خود وارد نیشابور شدند و در حالی که در محملی قرار داشتند از وسط شهر نیشابور عبور کردند. مردم زیادی که خبر ورود امام به نیشابور را شنیده بودند، همگی به استقبال حضرت آمدند. در این هنگام دو تن از علما و حافظان حدیث نبوی، به همراه گروه‌های بیشماری از طالبان علم و اهل حدیث و درایت، مهار مرکب را گرفته و عرضه داشتند: "ای امام بزرگ و ای فرزند امامان بزرگوار، تو را به حق پدران پاک و اجداد بزرگوارت سوگند می‌دهیم که رخسار فرخنده خویش را به ما نشان دهی و حدیثی از پدران و جد بزرگوارتان، پیامبر خدا، برای ما بیان فرمایی تا یادگاری نزد ما باشد." امام دستور توقف مرکب را دادند و دیدگان مردم به مشاهده طلعت مبارک امام روشن گردید. مردم از مشاهده جمال حضرت بسیار شاد شدند به طوری که بعضی از شدت شوق می‌گریستند و آنهایی که نزدیک ایشان بودند، بر مرکب امام بوسه می‌زدند. ولوله عظیمی در شهر طنین افکنده بود به طوری که بزرگان شهر با صدای بلند از مردم می‌خواستند که سکوت نمایند تا حدیثی از آن حضرت بشنوند. تا اینکه پس از مدتی مردم ساکت شدند و حضرت حدیث ذیل را کلمه به کلمه از قول پدر گرامیشان و از قول اجداد طاهرینشان به نقل از رسول خدا و به نقل از جبرائیل از سوی حضرت حق سبحانه و تعالی املاء فرمودند: "کلمه لااله‌الاالله حصار من است پس هر کس آن را بگوید داخل حصار من شده و کسی که داخل حصار من گردد ایمن از عذاب من خواهد بود." سپس امام فرمودند: "اما این شروطی دارد و من، خود، از جمله آن شروط هستم."

 این حدیث بیانگر این است که از شروط اقرار به کلمه لااله‌الاالله که مقوم اصل توحید در دین می‌باشد، اقرار به امامت آن حضرت و اطاعت و پذیرش گفتار و رفتار امام می‌باشد که از جانب خداوند تعالی تعیین شده است. در حقیقت امام شرط رهایی از عذاب الهی را توحید و شرط توحید را قبول ولایت و امامت می‌دانند.

ولایت عهدی:

باری، چون حضرت رضا (علیه السلام) وارد مرو شدند، مأمون از ایشان استقبال شایانی کرد و در مجلسی که همه ارکان دولت حضور داشتند صحبت کرد و گفت: "همه بدانند من در آل عباس و آل علی (علیه السلام) هیچ کس را بهتر و صاحب حق‌تر به امر خلافت از علی بن موسی رضا (علیه السلام) ندیدم." پس از آن به حضرت رو کرد و گفت: "تصمیم گرفته‌ام که خود را از خلافت خلع کنم و آن را به شما واگذار نمایم." حضرت فرمودند: "اگر خلافت را خدا برای تو قرار داده جایز نیست که به دیگری ببخشی و اگر خلافت از آن تو نیست، تو چه اختیاری داری که به دیگری تفویض نمایی." مأمون بر خواسته خود پافشاری کرد و بر امام اصرار ورزید. اما امام فرمودند:‌ "هرگز قبول نخواهم کرد." وقتی مأمون مأیوس شد گفت: "پس ولایت عهدی را قبول کن تا بعد از من شما خلیفه و جانشین من باشید." این اصرار مأمون و انکار امام تا دو ماه طول کشید و حضرت قبول نمی‌فرمودند و می‌گفتند: "از پدرانم شنیدم، من قبل از تو از دنیا خواهم رفت و مرا با زهر شهید خواهند کرد و بر من ملائک زمین و آسمان خواهند گریست و در وادی غربت در کنار هارون ‌الرشید دفن خواهم شد." اما مأمون بر این امر پافشاری نمود تا آنجاکه مخفیانه و در مجلس خصوصی حضرت را تهدید به مرگ کرد. لذا حضرت فرمودند: "اینک که مجبورم، قبول می‌کنم به شرط آنکه کسی را نصب یا عزل نکنم و رسمی را تغییر ندهم و سنتی را نشکنم و از دور بر بساط خلافت نظر داشته باشم." مأمون با این شرط راضی شد. پس از آن حضرت، دست را به سوی آسمان بلند کردند و فرمودند: "خداوندا! تو می‌دانی که مرا به اکراه وادار نمودند و به اجبار این امر را اختیار کردم؛ پس مرا مؤاخذه نکن همان گونه که دو پیغمبر خود یوسف و دانیال را هنگام قبول ولایت پادشاهان زمان خود مؤاخذه نکردی. خداوندا، عهدی نیست جز عهد تو و ولایتی نیست مگر از جانب تو، پس به من توفیق ده که دین تو را برپا دارم و سنت پیامبر تو را زنده نگاه دارم. همانا که تو نیکو مولا و نیکو یاوری هستی."

جنبه علمی امام:

مأمون که پیوسته شور و اشتیاق مردم نسبت به امام و اعتبار بی‌همتای امام را در میان ایشان می‌دید می‌خواست تا این قداست و اعتبار را خدشه‌دار سازد و از جمله کارهایی که برای رسیدن به این هدف انجام داد تشکیل جلسات مناظره‌ای بین امام و دانشمندان علوم مختلف از سراسر دنیا بود، تا آنها با امام به بحث بپردازند، شاید بتوانند امام را از نظر علمی شکست داده و وجهه علمی امام را زیر سوال ببرند که  شرح یکی از این مجالس را می‌آوریم:

 "برای یکی از این مناظرات، مأمون فضل بن سهل را امر کرد که اساتید کلام و حکمت را از سراسر دنیا دعوت کند تا با امام به مناظره بنشینند. فضل نیز اسقف اعظم نصاری، بزرگ علمای یهود، روسای صابئین (پیروان حضرت یحیی)، بزرگ موبدان زرتشتیان و دیگر متکلمین وقت را دعوت کرد. مأمون هم آنها را به حضور پذیرفت و از آنها پذیرایی شایانی کرد و به آنان گفت: "دوست دارم که با پسر عموی من (مأمون از نوادگان عباس عموی پیامبر است که ناگزیر پسر عموی امام می‌باشد.) که از مدینه پیش من آمده مناظره کنید." صبح روز بعد مجلس آراسته‌ای تشکیل داد و مردی را به خدمت حضرت رضا (علیه السلام) فرستاد و حضرت را دعوت کرد. حضرت نیز دعوت او را پذیرفتند و به او فرمودند: "آیا می‌خواهی بدانی که مأمون کی از این کار خود پشیمان می‌شود." او گفت: "بلی فدایت شوم." امام فرمودند: "وقتی مأمون دلایل مرا بر رد اهل تورات از خود تورات و بر اهل انجیل از خود انجیل و از اهل زبور از زبورشان و بر صابئین بزبان ایشان و بر آتش‌پرستان بزبان فارسی و بر رومیان به زبان رومی‌شان بشنود و ببیند که سخنان تک ‌تک اینان را رد کردم و آنها سخن خود را رها کردند و سخن مرا پذیرفتند آنوقت مأمون می‌فهمد که توانایی کاری را که می‌خواهد انجام دهد ندارد و پشیمان می‌شود و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم." سپس حضرت به مجلس مأمون تشریف ‌فرما شدند و با ورود حضرت، مأمون ایشان را برای جمع معرفی کرد و سپس گفت: "دوست دارم با ایشان مناظره کنید." حضرت رضا (علیه السلام) نیز با تمامی آنها از کتاب خودشان درباره دین و مذهبشان مباحثه نمودند. سپس امام فرمود: "اگر کسی در میان شما مخالف اسلام است بدون شرم و خجالت سئوال کند." عمران صایی که یکی از متکلمین بود از حضرت سؤالات بسیاری کرد و حضرت تمام سؤالات او را یک به یک پاسخ گفتند و او را قانع نمودند. او پس از شنیدن جواب سؤالات خود از امام، شهادتین را بر زبان جاری کرد و اسلام آورد و با برتری مسلم امام، جلسه به پایان رسید و مردم متفرق شدند. روز بعد حضرت، عمران صایی را به حضور طلبیدند و او را بسیار اکرام کردند و از آن به بعد عمران صایی خود یکی از مبلغین دین مبین اسلام گردید.

 رجاء ابن ضحاک که از طرف مأمون مامور حرکت دادن امام از مدینه به سوی مرو بود، می‌گوید: «آن حضرت در هیچ شهری وارد نمی‌شد مگر اینکه مردم از هر سو به او روی می‌آوردند و مسائل دینی خود را از امام می‌پرسیدند. ایشان نیز به آنها پاسخ می‌گفت و احادیث بسیاری از پیامبر خدا و حضرت علی (علیه السلام) بیان می‌فرمود. هنگامی که از این سفر بازگشتم نزد مأمون رفتم. او از چگونگی رفتار امام در طول سفر پرسید و من نیز آنچه را در طول سفر از ایشان دیده بودم بازگو کردم. مأمون گفت: "آری، ای پسر ضحاک! ایشان بهترین، داناترین و عابدترین مردم روی زمین است."»

اخلاق و منش امام:

خصوصیات اخلاقی و زهد و تقوای آن حضرت به گونه‌ای بود که حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود. با مردم در نهایت ادب تواضع و مهربانی رفتار می‌کرد و هیچ گاه خود را از مردم جدا نمی‌نمود.

 یکی از یاران امام می‌گوید: "هیچ گاه ندیدم که امام رضا (علیه السلام) در سخن بر کسی جفا ورزد و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند. هرگز نیازمندی را که می‌توانست نیازش را برآورده سازد رد نمی‌کرد در حضور دیگری پایش را دراز نمی‌فرمود. هرگز ندیدم به کسی از خدمتکارانش بدگویی کند. خنده او قهقهه نبود بلکه تبسم می‌فرمود. چون سفره غذا به میان می‌آمد، همه افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر سر سفره خویش می‌نشاند و آنان همراه با امام غذا می‌خوردند. شبها کم می‌خوابید و بسیاری از شبها را به عبادت می‌گذراند. بسیار روزه می‌گرفت و روزه سه روز در ماه را ترک نمی‌کرد. کار خیر و انفاق پنهان بسیار داشت. بیشتر در شبهای تاریک، مخفیانه به فقرا کمک می‌کرد."(5) یکی دیگر از یاران ایشان می‌گوید: "فرش آن حضرت در تابستان حصیر و در زمستان پلاسی بود. لباس او در خانه درشت و خشن بود، اما هنگامی که در مجالس عمومی شرکت می‌کرد، خود را می‌آراست (لباسهای خوب و متعارف می‌پوشید).(6) شبی امام میهمان داشت، در میان صحبت چراغ ایرادی پیدا کرد، میهمان امام دست پیش آورد تا چراغ را درست کند، اما امام نگذاشت و خود این کار را انجام داد و فرمود: "ما گروهی هستیم که میهمانان خود را به کار نمی‌گیریم."(7)

 شخصی به امام عرض کرد: "به خدا سوگند هیچکس در روی زمین از جهت برتری و شرافت اجداد، به شما نمی‌رسد." امام فرمودند:" تقوی به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگار، آنان را بزرگوار ساخت."(8)

 مردی از اهالی بلخ می‌گوید: "در سفر خراسان با امام رضا (علیه السلام) همراه بودم. روزی سفره گسترده بودند و امام همه خدمتگزاران حتی سیاهان را بر آن سفره نشاند تا همراه ایشان غذا بخورند. من به امام عرض کردم: "فدایت شوم بهتر است اینان بر سفره‌ای جداگانه بنشینند." امام فرمود: "ساکت باش، پروردگار همه یکی است. پدر و مادر همه یکی است و پاداش هم به اعمال است."(9)

 یاسر، خادم حضرت می‌گوید: «امام رضا (علیه السلام) به ما فرموده بود: "اگر بالای سرتان ایستادم (و شما را برای کاری طلبیدم) و شما مشغول غذا خوردن بودید بر نخیزید تا غذایتان تمام شود. به همین جهت بسیار اتفاق می‌افتاد که امام ما را صدا می‌کرد و در پاسخ او می‌گفتند: "به غذا خوردن مشغولند." و آن گرامی می‌فرمود: "بگذارید غذایشان تمام شود."»(10)

 یکبار غریبی خدمت امام رسید و سلام کرد و گفت: "من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم. از حج بازگشته‌ام و خرجی راه را تمام کرده‌ام اگر مایلید مبلغی به من مرحمت کنید تا خود را به وطنم برسانم و در آنجا معادل همان مبلغ را صدقه خواهم داد زیرا من در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند مانده‌ام." امام برخاست و به اطاقی دیگر رفت و از پشت در دست خویش را بیرون آورد و فرمود: "این دویست دینار را بگیر و توشه راه کن و لازم نیست که از جانب من معادل آن صدقه دهی."

 آن شخص نیز دینارها را گرفت و رفت. از امام پرسیدند: "چرا چنین کردید که شما را هنگام گرفتن دینارها نبیند؟" فرمود: "تا شرمندگی نیاز و سوال را در او نبینم."(11)

 امامان معصوم و گرامی ما در تربیت پیروان و راهنمایی ایشان تنها به گفتار اکتفا نمی‌کردند و در مورد اعمال آنان توجه و مراقبت ویژه ای مبذول می‌داشتند.

 یکی از یاران امام رضا (علیه السلام) می‌گوید: «روزی همراه امام به خانه ایشان رفتم. غلامان حضرت مشغول بنایی بودند. امام در میان آنها غریبه‌ای دید و پرسید: "این کیست؟" عرض کردند: "به ما کمک می‌کند و به او دستمزدی خواهیم داد." امام فرمود: "مزدش را تعیین کرده‌اید؟" گفتند: "نه هر چه بدهیم می‌پذیرد." امام برآشفت و به من فرمود: "من بارها به اینها گفته‌ام که هیچکس را نیاورید مگر آنکه قبلا مزدش را تعیین کنید و قرارداد ببندید. کسی که بدون قرارداد و تعیین مزد، کاری انجام می‌دهد، اگر سه برابر مزدش را بدهی باز گمان می‌کند مزدش را کم داده‌ای ولی اگر قرارداد ببندی و به مقدار معین شده بپردازی از تو خشنود خواهد بود که طبق قرار عمل کرده‌ای و در این صورت اگر بیش از مقدار تعیین شده چیزی به او بدهی، هر چند کم و ناچیز باشد؛ می‌فهمد که بیشتر پرداخته‌ای و سپاسگزار خواهد بود."»(12)

 خادم حضرت می‌گوید: «روزی خدمتکاران میوه‌ای می‌خوردند. آنها میوه را به تمامی نخورده و باقی آنرا دور ریختند. حضرت رضا (علیه السلام) به آنها فرمود: "سبحان الله اگر شما از آن بی‌نیاز هستید، آنرا به کسانی که بدان نیازمندند بدهید."»

مختصری از کلمات حکمت‌آمیز امام:

امام فرمودند: "دوست هر کس عقل اوست و دشمن هر کس جهل و نادانی و حماقت است."

امام فرمودند: "علم و دانش همانند گنجی می‌ماند که کلید آن سؤال است، پس بپرسید. خداوند شما را رحمت کند زیرا در این امر چهار طایفه دارای اجر می‌باشند: 1- سؤال کننده 2- آموزنده 3- شنونده 4- پاسخ دهنده."

امام فرمودند: "مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است."

امام فرمودند: "چیزی نیست که چشمانت آنرا بنگرد مگر آنکه در آن پند و اندرزی است."

امام فرمودند: "نظافت و پاکیزگی از اخلاق پیامبران است."

شهادت امام:

 در نحوه به شهادت رسیدن امام نقل شده است که مأمون به یکی از خدمتکاران خویش دستور داده بود تا ناخن‌های دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور داد تا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده کند و در بین ناخن‌هایش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهر‌آلودش دانه کند و او دستور مأمون را اجابت کرد. مأمون نیز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار کرد که امام از آن انار تناول کنند. اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار کرد تا جایی که حضرت را تهدید به مرگ نمود و حضرت به جبر، قدری از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر کرد و حال حضرت دگرگون گردید و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری امام رضا (علیه السلام) به شهادت رسیدند.

تدفین امام:

به قدرت و اراده الهی امام جواد (علیه السلام) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان، بدن مطهر ایشان را غسل داده و بر آن نماز گذاردند و پیکر پاک ایشان با مشایعت بسیاری از شیعیان و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گردید و قرنهاست که مزار این امام بزرگوار مایه برکت و مباهات ایرانیان است



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : سه شنبه 26 شهريور 1392برچسب:زندگینامه امام رضا(ع) ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,مشهد,هیئت زینبیون,زندگینامه امام رضا(ع) ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,مشهد,هیئت زینبیون,زندگینامه امام رضا(ع) ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,مشهد,هیئت زینبیون,زندگینامه امام رضا(ع) ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,مشهد,هیئت زینبیون,زندگینامه امام رضا(ع) ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,مشهد,هیئت زینبیون,زندگینامه امام رضا(ع) ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,مشهد,هیئت زینبیون,زندگینامه امام رضا(ع) ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,مشهد,هیئت زینبیون,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» بهره مندی از گوگل (جهت مشاهده ومطالعه )آموزشی
» مطلب جهت اطلاع (فقط مشاهده )
» آموزش اکسل(خلاصه)جهت اطلاع

این مطلب فقط آموزشی می باشد :

 

با سلام

قبل از بيان مطلب به اين نكته اشاره كنم كه اين موضوع اكابري است و تنها بدرد دوستان تازه كار  مثل خودم ميخوره و از اين بابت از اساتيد پوزش ميخوام:
اسامي براي excel 2010 است و ورژنهاي قبلي مشابه هستند:
1- اگر بخواهيم يك فايل تنها با دادن پسورد باز شود:
الف- اقدام به save as ميكنيم(مثلا با F12).
ب- قبل از زدن كليد save  بغل آن روي Tools ميزنيم و   General Options را انتخاب ميكنيم.
ج- اينجا ميتوانيم در خانه اول پسورد براي باز شدن وارد كنيم كه براي تاييد دوبار بايد وارد شود. توجه كنيم كه اگر كيبورد فارسي يا انگليسي است بعدا به مشكل بر نخوريم و ترجيحا از پسوردهاي عددي استفاده نماييم.
د- بقيه save as
2- براي اينكه فايل تنها با پسورد قابل تغيير باشد:
اين موضوع تنها در مورد فايلهايي در در جاي خاصي هستند (مثلا روي شبكه) ارزش پيدا ميكند، چون هر كسي ميتواند فايل غير قابل تغيير را تغيير داده به نام ديگري سيو كند و دوباره همين نام را برگرداند.
مراحل الف و ب فوق مشابه است.
ج- خانه پاييني را پر ميكنيم. توجه كنيم كه اگر روي read-only recommend تيك بگذاريم هربار كه رمز تغيير فايل را وارد ميكنيم يكبار ميپرسد كه آيا ميخواهيد read only كار كنيد؟ بنظر من كمي وقت گير است. بهتر است تيك نگذاريم.
3- رمز گذاري براي باز كردن و تغيير فايل:
هر دو كارانجام شود. ميتوان رمزها را يكي يا متفاوت گذاشت.
4- براي پنهان كردن يك شيت:همه ميدانيم، روي اسم شيت كليك راست كرده، hide را انتخاب ميكنيم.
اينجا رمز نميگيرد و هر كسي ميتواند شيت را unhide كند مگر روش 5 را بلد باشيد.
5- براي پنهان كردن يك شيت با رمز يا به قولي حفاظت از شيتهاي پنهان شده:
الف- طبق روش 2 بالا روي فايل رمز تغيير ميگذاريم.
ب- در حاتي كه فايل باز است كليد Alt+F11 را ميزنيم تا وارد اديتور ويژوال بيسيك شويم.
ج- روي نام شيت مورد نظر كليك ميكنيم.
د- در پايين روي قسمت Properties دنبال خاصيت visible ميگرديم و آنرا به حالت  Very Hidden تغيير ميدهيم.
ه- اگر قبلا روي فايل پسورد نگذاشته ايم ميتوانيم قبل از بستن اديتور ويژوال بيسيك با كليك راست روي This workbood در پايينترين قسمت properties پسورد write password  را اينجا وارد كرد.
و- اديتور ويژوال بيسيك را بسته و فايل را ذخيره ميكنيم. گرچه قبل از ذخيره پنهان بودن اين شيت ديده ميشود و در ليست unhide هم نيست!
ز- براي بر گرداندن و ديدن شيت very hidden بايد حتما اديتور ويژوال بيسيك باز شده مرحله "د" به hidden يا visible تغيير داده شود.

تبريك ميگويم اكنون شما نيز ميتوانيد شيت هاي يك فايل اكسل را طوري پنهان كنيد كه به طور عادي قابل رويت نباشد.

از وقتي كه در جهت مطالعه اين مطلب آموزشي گذاشتيد سپاسگذارم.


» عکس
» عکس
» اشعارولادت امام رضا169

اللهّم صلّ علی   علی ابن موسی الرّضا ...

                                                   صلوات خدا به تو که بضعه‌ی پیغمبری

صلوات خدا به تو که آیه ای از کوثری

                                                                    صلوات خدا به تو که چون گلی معطّری

صلوات خدا به تو که جلوه ای از داوری

اللهم صلّ علی علی ابن موسی الرّضا ...

                                                                   خدا از من رضا شود گر قلب تو رضا شود

از فیض تو هر شوره زار گلشنی با صفا شود

                                                                              بیماریِ جان و دلم در حَرَمت صفا شود

گواهیِ نوکری ام با دست تو امضا شود

اللهم صلّ علی علی ابن موسی الرّضا ...

                                                                                           منم منم آنکه کند هر لحظه هر جا یاد تو

خوانم خوانم إذن دخول دمِ بابُ الجوادِ تو

                                                                                            بستم آقا دخیلِ جان بر پنجره فولاد تو

کبوترم کبوترم در صحنِ گوهرشادِ تو

اللهم صلّ علی علی ابن موسی الرّضا ...

                                                                    من سائلی در مانده ام صدقه بر گدا بده

مُرده ام از فرط گنه بر روحِ من بقا بده

                                                                     اشک و سوز و حالِ دعا بر منِ بی نوا بده

جان مرا از من بگیر به من یک کربلا بده

اللهم صلّ علی علی ابن موسی الرّضا ...

از لطف و کرم حیّ داور         غنچه زد گل موسی ابن جعفر

دلبر نازنین ما آمد                            امام هشتمین ما آمد

ای حجّت خدا        جانم امام رضا...

یا مولا یا علی ابن موسی الرضا...

*سوره ی عشق پیغمبر آمد        آیه ی رحمت کوثر آمد

رئوف و مهربان و بی همتا       نور خدا ، گل پسر زهرا(س)

ای شمس اولیا           جانم امام رضا...

یا مولا یا علی ابن موسی الرضا...

*در جشن با شکوه و میلادت      دل گشته زائر گوهرشادت

بهشت دل مرقد تو آقا               قبله ی جان مشهد تو آقا

ای آبروی ما       جانم امام رضا...

یا مولا یا علی بن موسی الرضا...

*می شوم تا نمایم یاد تو        دَخیل پنجره فولادِ تو

از تو وصالِ دلربا خواهم      تذکره ی کرببلا خواهم

بر دل صفا بده       یک کربلا بده

نور حق در هر فضا           حاکم مُلکِ قضا

ای عزیز مرتضی    یا علی موسی الرّضا...

یا علی موسی الرضا...

یابن الزهرا(س) کن نظر      بر گدایان درت

تا شویم ای با وفا      نوکری در محضرت

یا علی موسی الرضا...

من کیم شرمنده ای غرقِ در جرم و خطا

تا خدا راضی شود   تو بِشو از من رِضا

یا علی موسی الرضا...

با دعای فاطمه(س)می نمایم یاد تو

ای بهشت عاشقان صحنِ گوهرشادِ تو

یا علی موسی الرضا...

ای ضریح قدسی ات کعبه ی لطف و وفا

گنبدت چون قبله و مرقدت دارُالشّفا

یا علی موسی الرضا...

یا رضا می گوییم و دل خدایی می شود

در حریمت هر دلی کربلای می شود

یا علی موسی الرضا...

بهر دیدار حبیب بر محّب توشه بده

بر گدایانِ درت رزق شش گوشه بده

یا علی موسی الرضا...

علی ابن موسی الرّضا ...

 

-----

 

غزل خونن، همه ی ابرا، مردم دنیا، لاله های صحرا

اومد دنیا، پسر زهرا ،قمر زهرا ،ثمر زهرا

امشب بخون با شادی سوره ی قدر و کوثر

عیدی به ما محبّین میده موسی ابن جعفر

علی ابن موسی الرضا ...

آره امشب، زِ رخ زهرا(س)، گل محبّت زده جوونه

در این مولود، لبِ فرشته، به شور وشادی مدیحه میخونه

رئوف آل طه مولای ما خوش آمد

خورشید هشتم حق ، امام رضا خوش آمد

علی ابن موسی الرّضا ...

دلم وقتی، میشه مکدّر میده آقا یک نور مجدد

زمانی که، میگیره این دل میزنه پر سوی شهر مشهد

میرم و از امامم نور و عطا می گیرم

پشت پنجره فولاد یه کربلا می گیرم

علی ابن موسی الرّضا رویامه     علی ابن موسی الرّضا دنیامه

تو دو عالم افتخارِ من اینه             علی ابن موسی الرّضا آقامه

*همیشه درد بی سامانی ام را با امید خاک بوسیِ حریمت می دهم تسکین

و با رویای دیدارِ ضریحِ با صفایت می رسانم شام را بر صبح،چه رویایی،

چه رویاهای زیبایی که اینها از عنایات علی و مادرت زهرا(س)

شود تصویر نابش در دلم پیدا،شکوهِ جلوه ی عشقِ علی موسی الرّضا

پیدا در این رخسار و سیمامه...

علی ابن موسی الرضا رویامه...

--------------

 

*کبوترهای قلبم عاشقانه می پرند از دل به روی شاخه ی شمشاد ،

سوی صحن گوهرشاد و بر لب زمزمه دارند یاالله ممنونیم ما را

آشنا کردی،اسیر دلربا کردی،وَجَلدِ آستانِ قدسِ مولامان رضا کردی،

چه صحنی،چه حریمی،چه مزاری،چه کراماتی از این آقا عیان گردیده بر عالم،

نسیم عاشقی آید در این درگه ز جنّت در مثل همچون گلی که مست می گردد

ز طعمِ بوسه ی شبنم وَ آن ابری که می بارد به شادی دم به دم نم نم،بیا مدحی بخوانیم

از امام عشق جویان همه عالم،رئوف آل طه و عزیز کلّ دلها و گل زیبای باغ عشق زهرا(س) و

رضا فرزند مولا و چو مادر پاره ای ازقلب طاها و تمام فیض دنیا و بهشت نور عقبا

و تولّی و تبرّی و دل آرا و مصفّایی که نامِش لحظه لحظه وردِ لبهامه...

علی ابن موسی الرضا رویامه...

*اگر مولا دهد جلوه،کند لطفی،همیشه خادم این آستان قدس می مانم،

همیشه در رهِ عشقش تَفَعُّل می زنم بر حافظ و در بزم یلدای ولای او الا یا ایها السّاقی

ز نور شمع جمع یار می خوانم قسم بر لاله و نسرین قسم بر سوسن و نرگس که این گل

از همه گلهای عالم هست زیباتر و نَتوان بی مَدَد،دم از گلِ گلزار زهرا(س) زد

چو می گویی رضا،حیدر به جنّت گویدت جانم،بیا پس قدر این نعمت بدانیم

و دمادم سجده ی شکرِ ولای او بخوانیم و همیشه با نماز و بندگی و فیض تقوی، سائل این در بمانیم و

 ز دل هر عشق جز عشق علی موسی الرضا را ما برانیم و نهال آرزویش را به خاک جان نشانیم

و به دنیا از شرف پوشیم از الیاف سوز عشق و حبّ و عاشقی و بندگی و نوکری جامه

علی ابن موسی الرضا رویامه...

سرود ولادت امام رضا (ع)

امام رضا (ع)

دیده بگشا تماشا کن خدا را

روی ماه علی موسی الرضا را

ای گل خوشبو    سلسله گیسو

خوش آمدی خوش آمدی  ضامن آهو

ای رضا جان   ای رضا جان  ای رضا جان

چون بهشت خدا بیت ولا شد

لیله ی عید میلاد رضا شد

ای مه دلجو     ای مرتضی خو

خوش آمدی خوش آمدی  ضامن آهو

ای رضا جان   ای رضا جان  ای رضا جان

ذکر لبها شنیدن دارد امشب

خنده ی نجمه دیدن دارد امشب

موسی جعفر     گوید مکرر

خوش آمدی خوش آمدی  ضامن آهو

ای رضا جان   ای رضا جان  ای رضا جان

لاله ی باغ زهرا را ببوئید

لب گشوده همه با هم بگوئید

ماه شب ما  ذکر لب ما

خوش آمدی خوش آمدی  ضامن آهو

ای رضا جان   ای رضا جان  ای رضا جان

سیدمحسن حسینی

*****

مژده ای شیعیان  جشن ولادت هشتمین رهبر است  گل زهرا

پسر فاطمه پاره ای از تن و جان پیغمبر است  گل زهرا

فرشتگان می دهند این ندا    خوش آمدی  علی موسی الرضا

مولا مولا  یابن زهرا مدد        مولا مولا  یابن زهرا مدد

این گل احمدی  قبله ی هفتم و حجت هشتم است  نور ایزد

ماه نورانی موسی جعفر است  وارث حیدر است جان احمد

فرشتگان می دهند این ندا    خوش آمدی  علی موسی الرضا

مولا مولا  یابن زهرا مدد        مولا مولا  یابن زهرا مدد

ای شه ارض طوس  میر شمس الشموس  یا انیس النفوس ای رضا جان

جان آن مادر پهلو شکسته ات یک نظر کن تو بر این محبان

فرشتگان می دهند این ندا    خوش آمدی  علی موسی الرضا

مولا مولا  یابن زهرا مدد        مولا مولا  یابن زهرا مدد

یارب امشب قسم به شه اولیا  خسرو عالمین  یا الهی

کن نصیب همه سفر کربلا نجف و کاظمین یا الهی

فرشتگان می دهند این ندا    خوش آمدی  علی موسی الرضا

مولا مولا  یابن زهرا مدد        مولا مولا  یابن زهرا مدد

 

 

*********

آب حکمت از دمِ تیغ بیانش ریخته
تا حروف اسم اعظم از زبانش ریخته
اصل عصمت، برگ حکمت، بار رحمت سر زده است
هر کجا لطف از دل و دست و زبانش ریخته
رمزِ تسخیر پری در پلکهایش خفته است
سرِّ اعداد نجوم از دیدگانش ریخته
سرو بالای کمرْ باریکِ باغِ سرمدی
ایزد از نوک قلم طرح میانش ریخته
تا افق بر صفحۀ صحرا ضمانت خواه او
نقطه چین ردپای آهوانش ریخته
ننگ صیادی که قصد آهوان او کند
جوی شرم از پهلوی تیر و کمانش ریخته
از مدینه آمده است و هر قدم روییده گل
در بیابانی که گرد کاروانش ریخته
شد طلای حکمت از هُرم کلام او مذاب
زآن حدیثی کز لب گوهر فشانش ریخته
مهرِ تابانِ خراسان، اینکه در هر گوشه‌ای
ردپایی از دل غربت نشانش ریخته
آبِ حوضش اشک حور و سنگفرش صحن را
پولکِ پلکِ پری تا آستانش ریخته
هست انگشت فرشته بر ضریح او دخیل
سوخته بال ملک در شمعدانش ریخته
دستۀ کروبیان نقّاره‌زن بر در گهش
نور از گلدستۀ پاک ازانش ریخته
بی شک از رشک شفاعتهای او ابلیس هم
اشک، گرد گنبد دارالامانش ریخته...

ز شوق کیست یارب اینچنین گمکرده راه آهو
که هر جا می‌رسد جای دگر دارد نگاه آهو
نگاهش محملِ کیفیتِ شام غریبان است
چه غم دارد خدایا در شبِ چشمِ سیاه آهو؟
همه سرمایه‌اش داغ است و سودش اشک تنهایی
چو شمعش نیست استعداد کسب مال و جاه، آهو
به چشم حلقۀ دام، اعتبارِ عذرِ غفلت را
ندارد جز نگاه بیگناه خود، گواه آهو
وگر عذرِ نگاهِ بی‌گناهش بی‌ثمر افتد
ندارد غیرِ لطفِ ضامن آهو، پناه آهو
که آن آیینهْ حضرت چونکه عرض جلوه می‌فرمود
هزار آهو پی‌اش می‌آمد از حسرت که آه، آه، او
به کهساری که مهتابِ خرامش سایه اندازد
شراری می‌شود هر سنگ و می‌افتد به راه، آهو
توانَد شب به شب از دور نور گنبدش بیند
نیابد گر چه روزی بار در آن بارگاه آهو
تواند شب به شب در دشت غربت صید عطرش را
به صد امید بنشیند به راهش تا پگاه آهو
نسیم نوبهار رحمت است و در قدمهایش
به زاری می‌گذارد سر به تقلیدِ گیاه آهو
از آن روزی که چشمانش ضمانت خواه چشمش شد
هزاران رود، خجلت بُرد و آمد عذرخواه، آهو
بنازم فرّ آن سلطان که چون در صید دل آید
برانگیزد هزاران دشت از گردِ سپاه آهو
در آن کشور که منشور عدالت گستر آمد او
نگردد ناامید آدم، نماند بی پناه آهو
چه نیکو فال من آمد، کز این سرگشتگی‌ها باز
به پابوس تو آمد شعرم این گمکرده راه آهو...-

به دیدار تو آمد یک سحر با چشم تر شبنم
ندیده صبح دیدار تو گم شد از نظر شبنم
گره واکن دخیلش را که فردا صبح خواهی دید
که بندد کوله بار از اشک خود وقت سفر شبنم
ز عطر حسن یوسف یک نظر پیمانه‌اش پر کن
که غیر از قطرۀ اشکی ندارد ما حضر، شبنم
زلالی آنقدر، در دیدۀ گلها نمی‌آیی
که رویت را نخواهد دید در خوابش مگر شبنم
ز بس رنگ خیالش نازک است این گل، به هر وقتی
که می‌خواهد بخوابد می‌گذارد زیر سر شبنم
کند آغوش باز آنجا که یادت می‌خرامد، گل
رود از هوش گر روزی کنی بر او گذر، شبنم
چنان غرق تماشای تو گشته چون گل نرگس
که تا پرپر شود عکس تو را گیرد به بر شبنم
به بوی شام زلفت چون صبا شد لاله صاحبدل
شد از آیینۀ صبح رخت صاحبنظر، شبنم
برایش یک تبسم از تو عمر جاودان باشد
ندارد شکوه‌ای از عمر کوتاهش اگر شبنم
چه می‌داند که دل بر جلوۀ عالم نمی‌بندد
مگر از دولت صبح دگر دارد خبر شبنم؟
وگر این راز خواهی پاک کن آیینۀ دل را
که محرم نیست با اسرار این گلشن مگر شبنم
مرا از صبحِ دیدار گل و شبنم حکایت‌هاست
و لیکن گل نه هر گل گویم و شبنم نه هر شبنم
مراد از شبنم، اشکِ زائرِ کوی رضا باشد
مراد از گل همان قصرِ هزار آیینه در شبنم
گلی خفته است در آن روضه، نامش معبد گلها
همه جامه به بر شبنم، همه چترش به سر شبنم
خوشا آن دم که سرزد از خراسان آن گلِ ختمی
همه بام و در آمد گل، همه کوی و گذر، شبنم
گل‌آرا مرکب صبح آنچنان زد خیمه بر این دشت
که از خاور به راهش فرش شد تا باختر، شبنم
از این شرحی که گفتم می‌شود معلوم از آن گل
کرامت می‌برد چشمی که دارد بیشتر شبنم
مپرس از سرّ اعداد کراماتش که ممکن نیست
شعاع بی‌نهایت آسمان تقسیم بر شبنم
کنون از خوبی آن گل بگویم کز حدیث او
!همان بهتر که سازد قصۀ خود مختصر شبنم
به بازار دو عالم رفتم و دیدم فراوان گل
ندیدم حسن رویش را نه در این گل، نه در آن گل
نه در این عالم از خوبی نظیر روی او دیدم
نه در آن عالم آمد مثل او در ديدة جان، گل
به چشم جان و دل دیدم ز باغ روشن عصمت
به غیر از چارده گل نیست در گلزار امکان، گل
گل اوّل رسول اعظم آمد آنکه مجموع است
صفای چارده گل در بهارِ آن گل‌افشان گل
همه گلها یک از یک خوبتر دیدم که از آن جمع
رئوفی آمد و روزی به دستم داد از احسان گل
دهُم گل آنکه گر خواهی نشان و نام او گویم
گلی در روضۀ رضوان رضا و در خراسان گل
نثار خاک پایش هر چه گل در هر دو عالم شد
از این پس گل فروشان نیز نفْروشند ارزان گل
روایتهاست از او بر زبان رود، ماهی، ماه
حکایت‌هاست از او در میان باد، باران، گل
از آن چون برق کوتاهست عمر گل که در عالم
به دنبال غبار مرکبش آید شتابان گل
چنان افتان و خیزانند از مستی او در باغ
که سرو افتاده از پا و گرفته دست مستان، گل
شده از رشک بالایش همه یک پای چوبین، سرو
شده از حیرت رویش همه یک چشم حیران، گل
به رؤیا هر که بیند مرکبش را کی کند حیرت
اگر بیند که بر سر چتر دارد در بیابان گل
اگر نام تمام دانش‌آموزان «رضا» باشد
نشیند یک به یک بر نیمکتهای دبستان، گل
نشاید از ولای او به ترک جان و سر برگشت
نشاید کرد از باد هوس‌ها شمعِ ایمان گل

در ولا فصل الخطاب نامۀ ایمان رضاست
آنکه بر فضلش گواهی می‌دهد قرآن رضاست
در «رضی الله عنهم ورضو» عنوان رضاست
چون«رضا» بر«صبر»هم دارد شرف، سلطان رضاست

 

برتر از یعقوب و بیش از یوسف کنعان رضاست
در دل ایّوب و نور موسیِ عمران رضاست
غم رضا شادی رضا و دل رضا و جان رضاست
از دل و از جان چه گویم جان رضا جانان رضاست

عده‌ای او را مسیحِ آل احمد خوانده‌اند
همچو جدّش عالِمِ آل محمّد خوانده‌اند
در دل ظلمت رضا را نور ایزد خوانده‌اند
در کرامت چشمۀ الطاف بی حد خوانده‌اند
بازش از روح القُدُس عبد مؤیّد خوانده‌اند
صیت نامش در همه دوران سرآمد خوانده‌اند
نام فضلش در همه عالم زبانزد خوانده‌اند
هر که می‌گوید رضا این است، بیش از آن رضاست

شهرت یعقوب در صبر و رضایش گفته‌اند
فضل یوسف را به پرهیز از خدایش گفته‌اند
حسن یوسف دیده‌اند و ماجرایش گفته‌اند
نام ابراهیم با عهد و وفایش گفته‌اند
قول اسماعیل را هم در قفایش گفته‌اند
داستان هاجر و سعی و صفایش گفته‌اند
از ید تابان موسی و عصایش گفته‌اند
آنكه وصف لطف و خوبيهاي او نتْوان، رضاست

من شهادت می‌دهم خود شافع محشر علی است
نور حق، جان و دلِ زهرا و پیغمبر علی است
آن قسیم نار و جنّت، ساقی کوثر علی است
در فلک سرور علی و بر دو عالم سر علی است
اوست سلطان سریر «انّما» سرور، علی است
نور حق در احمد است و نور احمد در علی است
هم خلافت ختم بر آل علی و بر علی است
چون تجلّای علی در عالم امکان رضاست

هم خلافت ختم بر او، هم ولايت را تمام
در مقام او سرودن چیست؟ شرح ناتمام

تشنگان چشمۀ آل عبا، هذالامام!
ساقی جام کرامت، حضرت صاحب مقام
بهترین فرزند نور، آیینۀ خیرالانام
گر زمن خواهد کسی کو را نشان گویم به نام
«بضعة فی الطوس منی» خوانَدش جد کرام
آنکه در طوس است چون سرّ خدا پنهان، رضاست

کیست این از «جنۀ الفردوس» باب هشتمین
در خراسان پاره‌ای از جسم خیرالمرسلین
چشمه‌ای از آفتابِ «رحمۀ للعالمین»
با سر انگشتش چو موسی چشمه روید از زمین
مرقدش انگشتر مُلک خراسان را نگین
خادمِ درگاه او را شهپر روح الامین
آسمانش در تولا بر زمین ساید جبین
مهر اهل البیت، صاحبْ سفرۀ احسان رضاست
!
ای که از فضل شما گویند قول مختلف
هر کسی بر لطف و احسانت به نوعی معترف
ای خوش آن زائر که گردد در حریمت معتکف
از صراط المستقیمت دل نگردد منحرف

ای شده در روی تو حُسن الهی منکشف
یارب این مهر ولا در دل نگردد منکسف
رمز «رضوانٌ من الله» است در را، ضاد، الف
آنکه دربانی بابش منصب رضوان، رضاست

ما سوی گر لااله است آنسوی الاّ رضاست
محمل عطر گل گلزار اعطینا رضاست
خم رضا ساقی رضا و می رضا مینا رضاست
سر رضا سرور رضا مولا رضا آقا رضاست
عصمت یوسف رضا و غربت یحیی رضاست
جلوة احمد رضا عیسی رضا موسی رضاست
گرنشان خواهی که این قصرسلیمان یا رضاست
آنکه بزمش نیست یکدم‌ خالی ازمهمان،رضاست

سایۀ لطف تو هرگز از سر ما نیست کم
چون تو هستی در دل ما، در دل ما نیست غم
تا که جان دارد زند دل از ولای دوست، دم
دشمنت را خوار دارم، دوستت را دوست هم
شوق دیدار تو دارم یا رضاجان دم به دم
کی دهی بارم خدا را باز هم در آن حرم

گر کنی حاجتْ روایم، بر تولایت قسم
آنکه از شوق وصالش می‌سپارم جان، رضاست

این حریم امن یزدان است، ای دل «لاتخف»
در خراسانش شکفته هم مدینه هم نجف
موضع سرّ نبي، مرآتِ مهرِ «لوکشف»
انبیاء و اولیایش خاک بوسند از شرف
جن و انس از یک طرف، خیل ملک از یک طرف
غنچه غنچه می‌فروش و گل به گل ساغر به کف
ساقی رحمت که در کویش دو عالم بسته صف
آنکه هم بر این دهد انعام و هم بر آن رضاست

سیدالمظلوم یا من حبه حب الحسین
انت وجه الله فی الارض و نورالمشرقین
ای بقیع و سامرا و کربلا و کاظمین
هم مدینه هم نجف گل کرده در طوست به عین
مصطفی را پارۀ تن، بهر زهرا نورعین
تا قیامت مثل ثارالله بر ما از تو دین
ای ز شأنِ مادر تو: کاف و ها و یا و عین
گر کنیزِ «نجمه» گردد دختر عمران، رضاست

«آهوی دشت معاصی»! تا کجا اینسان، بایست!
گر همه عالم بگردی، ضامن آهو یکی است
آنکه بر درگاه فضلش مرغ و ماهی می‌گریست؛
آنکه حتی مور هم نومید احسانش نزیست؛
جز علی موسی الرضا، شافی و شافع کیست؟ کیست؟
گر که این در بارگاه لطف یزدان نیست، چیست؟
آنکه می‌گوید که در محشر شفاعت شرط نیست
قول او را مشنو و باور مکن، غفران رضاست

چشم دل وا كن علي‌موسي‌الرضا بي‌پرده است
تخت سلطان سرير انّما بي‌پرده است
آنكه جان بخشد به شير پرده‌ها بي‌پرده است
مظهر فضل علي شيرخدا بي‌پرده است
مشرق رب سموات العُلي بي‌پرده است
آفتاب رحمت و فضل و سخا بي‌پرده است
محرم طوس الرضا،‌ كربلا بي‌پرده است
آنكه با او كربلا گل كرده در ايران رضاست

ای دل امشب در خراسان رو به یاد مرتضی
قل «فَوَ ربّ السماء» إنّی لمجنون الرضا

کیست جز موسی الرضا مشمول فضلِ «اِرْتضی»
خیز و حسن عاقبت خواه از برِ «حُسن القضا»
یارب از اکرام خود کن حاجت ما را قضا
چون ملک بال و پری خواهم به شوق آن فضا
چون علی در علم و عدل و حکمت و حکم و قضا
تا ابد بر دشت جان شیعیان، باران رضاست

!خلق او خلق نبی، بوی نبی بوی رضا
!اوست مرآت علی، خوی علی خوی رضا
!در قیامت حضرت زهراست پهلوی رضا
!از کرامت شیعیان شرمندۀ روی رضا
!هست محراب ملائک طاق ابروی رضا
!روضۀ جنت مقام زائر کوی رضا
!یارب از عالم که دارد بخت آهوی رضا
!من که بر عالم نبخشم تاری از موی رضا
آنکه بر خاکش متاع جان کنم ارزان، رضاست

یا علی موسی الرضا، یا حضرت شمس الشموس
طوس با تو هفت اقلیم جهان را چون عروس
خاکیانت ریزه‌خوار و عرشیانت خاکبوس
ای شده سعدالسعود از مقدمت خیل نحوس
هر چه جز لطفت دریغ و هر چه جز فضلت فسوس
نور برهانت دهد رخت مسلمان بر مجوس
بر سلیمان معنیِ «من فضل ربی» شاه طوس
حجّتِ یوسف به «لولا أن رَأی برهان» رضاست

سرمۀ چشم دو عالم گردی از نعلین تو
تا قیامت بر سر ما هست مولا، دین تو
اتّحاد است از ولا بین خدا و بین تو
سلسبیل آورد در خاک خراسان، عین تو
خود سلام‌ات گفته جدِّ سیدالکونین تو
حضرت زهرا مبارک باد نورالعین تو!
عطر عترت، نور قرآن مجمع البحرین تو
سرّ «یَخرُج منهُمَا اللّؤلؤ وَ المرجان» رضاست

بنگريد ای عرشیان آیات بی تبدیل ر
منزل خيل ملائك، مهبط جبريل را
آنکه داده ذوالجلالش مسند تجلیل را
در ولای اوست معنا جملۀ تهلیل را
بر درش نقاره زن آورده اسرافیل را
در کرامتها گشاینده است رود نیل را

آن دَه و دو نانِ عیسی در سبد، انجیل را
سفرۀ اطعامِ «وجه الله» در قرآن، رضاست

همچو برمک دشمنانت «کالجَراد منتشر»
دشمنان خاندانت جمله «کذّابٌ أشِر»
چیست دنیا در نگاهت جیفه‌ای جویی کدر
ای تو مفتاح السما فضلت «بماءٍ مُنهَمِر»
«مقعد الصدق»ات حرم، «عند مَلیکٍ مقتدر»21
ای جهانی قائم آل شما را منتظر
در دل پاکت ز نور حضرت زهراست، سرّ
درِّ پنهان مهدی و دریای بی‌پایان رضاست

مینویسم سر خط نام خداوند رضا
شعر امروز بپرداز به لبخند رضا

آنکه با آمدنش آمده محشر چه کسی ست؟
از تو در آل نبی با برکت تر چه کسی ست؟

 

آنکه از آمدنش عشق بیان خواهد شد
" عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد "

آسمان! از سر خورشید تو خواب افتاده؟
یا که از چهره ی این طفل  نقاب افتاده؟

بی گمان حافظ چشمان تو ابروی تو بود
" دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود "

آسمان از نفسش یک شبه منظومه نوشت
روزی شعر مرا حضرت معصومه (س) نوشت

عدد سائل این خانه زیاد است امروز
شعر وارد شده از باب جواد است امروز

باز با لطف رضا (ع) کار من آسان شده است
کاظمین دلم امروز خراسان شده است

دوست دارم که بگردم حرم مولا را
بوسه باران کنم از یاد تو پایین پا را

بنویسید که تقویم بهاری بشود
روز او روز پسر نام گذاری بشود

خالق از دفتر توحید جناس آورده
جهل این قوم چرا چهره شناس آورده؟

شک ندارم که از این حیله ی ابتر مانده
رو سپیدیست که بر چهره ی کوثر مانده

به رضا (ع) طعنه زدن جای تأسف دارد
گر چه یعقوب شده، مژده ی یوسف دارد

این جوان کیست که معنای قیامت شده است
سند محکم اثبات امامت شده است

گندمی باشد اگر رخ نمکش بیشتر است
با پیمبر (ص) صفت مشترکش بیشتر است

این جوان کیست که سیمای پیمبر (ص) دارد
بنویسید رضا (ع) هم علی اکبر (ع) دارد

اهلبیت آینه ی بی مثل قرآن اند
این جوان کیست که از خطبه ی او حیرانند؟

نسل در نسل، شما مایه ی ایمان منید
من نفس می کشم از اینکه شما جان منید

نزند دشمنت از روی حسادت نظرت
چند روزیست پریشان شدم آقا! پسرت...

غصه ای نیست اگر این همه دشمن دارد
پسرت حرز تو را تا که به گردن دارد



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : شنبه 23 شهريور 1392برچسب:اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارولادت امام رضا123


زائر سلطان رضا
ما زائر سلطان رضائیم رضا جان نظری كن

ما قافله ی شمس ضحائیم رضا جان نظری كن
تو آیینه ای دربر خورشید رخ دوست

ما عاشق مرآت خدائیم رضا جان نظری كن
تو خسرو طوسی و خداوند رعیت

ما ریزه خور خوان شمائیم رضا جان نظری كن
ای جان جهانی به فدای قدم تو

در امر تو تسلیم و رضائیم رضا جان نظری كن
چون خیمه زده مهر تو در كوی دل ما

در صحن غریب الغربائیم رضا جان نظری كن
ابروی تو محراب نماز است از آنرو

ما روبروی قبله نمائیم رضا جان نظری كن
ای قبله ی آمار خلایق به دم مرگ

ما منتظر نرگس ایمای شمائیم رضا جان نظری كن
كشتی تویی و نوح تو و بحر توئی تو

ما غرق به طوفان بلائیم رضا جان نظری كن
دست من و دامان تو ای مظهر علاّم

با یاد تو در ذكر و ثنائیم رضا جان نظری كن
ارواح عوالم ز طفیل تو شده حی

ما مستحق لطف و عطائیم رضا جان نظری كن
در كشور ایران كه طلوع شمس قدم كرد

ما ایمن و در تحت لوائیم رضا جان نظری كن


رضـــــای او رضــــــای حـــق، قــــضای او قــــضای حـــق
دلـــــش از مـــــاسوای حـــــق گــــزیده عــــزلت عــــنقا
نـــظـــام عـــالــــم اكـــــبر قــــــوام شـــرع پــــــیغمـــــبر
فـــــروغ دیــــده ی حـــــیدر ســـــرور ســـینه ی زهــــــرا
به ســـایل بحـــر و كان بخشد خـطا گفتم جهان بخشد
گرفـــــتم كــــاو نــــهان بــــخشد ز بـــسیاری شـود پیدا
ملـــــك را روی دل ســــویش فــــلك را قـبـــله ابـرویش
به گــــرد كـــعبه ی كـــویش طــــواف مســــجدالاقــصی
زمین گویی است در مشتش فلك مهری در انگشتش
دو تـــــا چـــــون آســــمان پشــــتش بــه پیش ایزد یكتا
مـــــلك مســـت جـــــمال او فـــــلك مـــــحو كـــــمال او
ز دریــای نــــــــوال او حــــــبابی لـــــجه ی خـــــــضرا 


زگردون تیره ابری , تند گردی بر شد از دریا
جواهر خیز وگوهر بیز وگوهر ریز و گوهر زا

هـژبر بیشـۀ امكان نهنگ لجّـۀ ایمـان
ولیّ ایـزد منّـا ن علی عـا لی اعـلا 

امام ثامن ضامن حریمش چون حرم آمن
زمین از حزم او سا كن سپهر ازعزم او پویا 

نهـا ل باغ علّیین ، بهـار مرغـزار د یـن
نسیم روضـۀ یا سین ، شمیـم دوحــۀ طـه 

سحاب عد ل را ژاله ، ریاض شرع را لاله
خرد بر چهر او واله ، روان از مهر او شیدا 

رخش مهری فروزنده ، لبش یاقوتی ارزنده
از ان جان خرد زنده و زین نطق سخن گویا 

زجودش قطره ای قلزم ،زرویش پرتوی انجم
جنـا بش قبـلۀ مردم ، رواقـش كعبـۀ دلهـا 

بهشت ازخلق او بوئی ، محیط ازجود اوجوئی
به جَنب حشمتش گوئی ، گرایا ن گنبد مینا 

ستـاره گوی میدانش ، هلال عیـد چوگا نش
ز نعـل سمّ یكرانش غبـا ری تودۀ غبـرا 

قمررنگی زرخسارش، شكر طعمی زگفتارش
بشر را مهرد یدارش،نهان چون روح در اعضا 

زمین اثاری ازحزمش، فلك معشاری ازعزمش
اجـل در پهنۀ رزمـش ندارد دم زدن یـارا 

خـرد طفـل دبستا نش ، قمر شمع شبستا نش
به مهر چهر رخشا نش ،ملك حیران ترازحربا 

نظـام عا لـم اكبـر ، قِـوام شــرع پیـغمبر
فروغ د ید ۀ حـید ر، سـرور سینـۀ زهـرا 

اَبَد از هستیش آنی ، فلك درمجلسش خوانی
به خوان همتش نانی فروزان بیضۀ بیضا 

وجودش با قضا توام ، زجودش ما سوی خرّم
حد وثش با قِدم همد م ، حیا تش با ابد همتا 

قضا تیریست درشستش ،فنا تیغیست دردستش
چو ماهی بستۀ شستش ، همه د نیا و ما فیها 

زمین گویست درمشتش،فلك مُهری درانگشتش
دو تا چون اسمان پشتش ، به پیش ایزد یكتا 

به سا ئل بحرو كان بخشد ،خطا گفتم جهان بخشد
گرفتم كو نهان بخشد ، ز بسیا ری شود پیدا 

ملك مست جما ل او ، فلك محو كما ل او
ز دریـای نوا ل ا و ، حبـا بی لجّۀ خضرا 

زما ن را عد ل او زیور،جهان را ذات اومفخر
زمان را او زمان پرور، جهان را اوجهان پیرا 

ز قدرش عرش مقداری ،زصنعش خاك اثاری
به باغ شوكتش خاری ریا ض جنّت الماوی 

رضای او رضای حق ، قضای او قضای حق
د لش از ما سوای حق گزید ه عزلت عنقا 

كواكب خشت ایوانش، فلك اُجری خورخوانش
به زیر خط فرما نش چه بُلقا و چه جابُلسا 

رخش پیرایۀ هستی ، د لش سرما یۀ هستی
وجودش دایۀ هستی ، چه درمقطع چه درمبدأ 

ملك را روی دل سویش، فلك را قبله ابرویش
به گِرد كعبۀ كویش طواف مسجد الاقصی 

جهان را او بود آمر،چه درظاهر چه در باطن
به امر او شود صا در ز دیوان قضـا طغرا 

كند از یك شكرخنده ، هزاران مرده را زنده
چنا ن كز چهـر رخشند ه، جهان پیر را بـرنا 

رِدای قد س پوشیده ، به هضم نفس كوشیده
به بزم ا نس نوشیده ، می وحدت ز جام لا 

مِی از مینای لا خورده ، سبق از ماسوا برده
و ز ان پس سر بر اورده ، ز جَیب جامۀ الآ 

زُدوده زنگ امكانی ، شده در نورحق فانی
چو مه در مهر نورانی چو آب دجله در دریا 

ده د ر دشت لا خرگه ، كه لا معبود الا الله
ز كـاخ نفی جسته ره به خلوتگاه استثنـا 

شده از بس به یاد حق به بحرنفی مستغرق
چنان با حق شده ملحق كه استثنا به مستثنی 

هی یزدان ثنا خوانت،دوگیتی خوان احسا نت
خمی فتراك فرما نت جهان را عروة الوثقی 

ستاره میخ درگاهت ، زحل هندوی درگاهت
ز بیـم خشـم جا نكاهت ، فلك را رنج استـرخا 

به سرازلطف حق تاجت،طریق شرع منهاجت
بسا ط قرب معراجت فسبحا ن الذی اسری 

مهین نـو باوۀ آدم ، بهین پیـرایۀ عـا لم
چو خیر المرسلین مَحرم به خلو تگاه اُو ادنی 

توئی غا لب توئی قاهر،توئی با طن توئی ظاهر
تو ئی نا هی توئی آمر، تو ئی داورتوئی دارا 

تو درمعمورۀ امكان ، خداوندی پس ازیزدان
چودررگ خون چودرتن جان روان حكم تودراشیا 

توئی برنفع وضرقادر، توئی برخیرو شرقادر
توئی بر د یو و دَد آمر، توئی بر نیك وبد دانا 

تو جسم شرع را جانی ، تو دُرّ عقل را كانی
تو گنج كا ن یزدانی تو د ا نی سرّ ما اوحی 

تو دانا ئی حقا یق را ، تو بینا ئی دقا ئق را
تو رویا نی شقا یق را ز نا ف صخرۀ صمّا 

ترا از ماه تـا ماهی، ز حق پروانـه شاهی
گر افزائی و گر كاهی ، نباشد از كست پروا 

سخن تخم است واودهقان ثنا مزرع امل باران
فشاند دانه در میزان كه چیند خوشه درجوزا 

دراوصاف تـو« قـا آنی» دهد دادِ سخنـدانی
كنـد امروزدهقا نی كه تا حا صل بَرَد فردا 



حجت ذات كبريا
مژده اى دل كه دلربا آمد
دلربايى گره گشا آمد
محنت و درد و غم فرارى شد
شادى و رحمت و صفا آمد
بعد شوال ماه ذيقعده
شامل رحمت خدا آمد
كلك رحمت كشيده نقشى را
كز خدا بانك مرحبا آمد
از منادى ندا رسد در گوش
مژده اى مومنان رضا آمد
نجمه را داده ذات حق پسرى
كه از او جان به جسم ما آمد
هشتمين جانشين ختم رسل
حجت ذات كبريا آمد
هفتمين نور ديدگان على
ششمين يار مجتبى آمد
پنجمين حافظ قيام حسين
كاتب شرح كربلا آمد
چهارمين رهبر عبوديت
رهبرى پاك و پارسا آمد
سومين پاسدار بحر علوم
بهر تفسير هل اتى آمد
دومين استاد فقه واصول
معنى نون انما آمد
اولين پور موسى جعفر
بهر تثبيت ارتضا آمد
عالم آل احمد است رضا
يادگار محمد است رضا
نام او پاسدار نام عليست
مشى او حافظ مرام عليست
چون كلام على كلام خداست
ذكر او دائما كلام عليست
بر رضاى خدا رضاست رضا
در رضايش همه پيام عليست
نام او را على نهاده خدا
چون ولايت فقط به نام عليست
شهد جانش به كام ما نوش است
نوش هستى ز شهد جام عليست
محترم نزد مقام وى است
چون مقام رضا مقام عليست
از قوامش دوام مكتب ماست
چون قوام رضا قوام عليست
حرمت اوست محترم به همه
احترامش به احترام عليست
كللهم نور واحد از گفتن
رمز ورازش زاحتشام عليست
دل ما صيد دام عشق رضاست
چونكه هر عاشقى به دام عليست
داد مظلوم گيرد از ظالم
در كفش تيغ انتقام عليست
عين نامش علامت جود است
لطف لامش ز لطف لام عليست
هست درياى او يم رحمت
ز آنكه رحمت ز لطف عام عليست
هر كه گردد چون من غلام رضا
اين يقين دان كه او غلام عليست
عالم آل احمد است رضا
يادگار محمد است رضا
سرود در ميلاد امام رضا عليه السلام
يا ثامن خير مقدم
از جلوه ات روشن گريده عالم
خوش آمدى على ابن موسى الرضا
جانم رضا، جانم رضا، جانم رضا
از دامن نجمه عروس زهرا عليها السلام
امام هشتم زد قدم به دنيا
شد اين مژده شادى بخش ، جان و دلها
جانم رضا، جانم رضا، جانم رضا
خورشيد ايمان و عشق و عقيده
موسى ابن جعفر را فروغ ديده
در اين ماه ذيقعده شد عالم ارا
جانم رضا، جانم رضا، جانم رضا
معصومه جان اين عيد بر تو مبارك
اين جلوه توحيد بر تو مبارك
برابر در چشم خواهر روشن بادا
جانم رضا، جانم رضا، جانم رضا

در طوس تجلى خدا مى بينم
آثار جلال كبريا مى بينم
در كفشكن حريم پور موسى
موساى كليم با عصا مى بينم
قبله هفتمين
هشتمين حجت خدا اينجاست
قبله هفتمين رضا اينجاست
هر چه خواهى بخواه از اين درگاه
منبع رحمت خدا اينجاست
بنگرى گر به ديده تحقيق
مظهر ذات كبريا اينجاست
به كجا ميروى تو اى سائل
صاحب بخشش و عطا اينجاست
روى كن جانب امام رئوف
كه ملاذ شه و گدا اينجاست
آنكه بودى حريم اقدس او
عطر اگين كند فضا اينجاست
بهتر از روضه بهشت برين
روضه شاه دين رضا اينجاست
نور چشمان موسى جعفر
گل گلزار مرتضى اينجاست
گره افتاده ، اى كه در كارت
باش اگه گره گشا اينجاست
آنكه گيرد ز راه لطف و كرم
دست ما را در ان سرا اينجاست
كيمياى سعادت ار طلبى
با خبرباش كيميا اينجاست
آنكه در شدت مصائب بود
به رضاى خدا رضاى خدا رضا اينجاست
آنكه هر سائلى بدرگاهش
مينهد روى التجا اينجاست
آنكه گردون به خاك درگه او
قامتش ميشود دو تا اينجاست
آنكه در هر بلا و غم گيرد
دست افتاده اى ز پا اينجاست
آنكه هر شيعه بهر غربت او
هست با چشم پر بكا اينجاست
آنكه هر روز اشك غم ميريخت
بهر سلطان كربلا اينجاست
سرود در مدح امام على بن موسى الرضا عليه السلام
اى پور شاه لافتى
مولا على موسى الرضا
فرزند بيت هل اتى
مولا على موسى الرضا
اى كعبه دلهاى ما
مولا على موسى الرضا
ذكر لب ارض و سما
مولا على موسى الرضا
دل بر تو بستم از ازل
از اين و ان ببريده ام
اندر ميان لبرآن عشق تو را بگزيده ام
زيرا به درگاه تو من
درياى رافت ديده ام
اى هشتمين مولاى
مولا على موسى الرضا
بسپرده ام دل را به تو
من عاشق دلداده ام
اسب دلم را با شعف
تا استانت را نده ام
اندر شدائد بى ريا
مولاى خود را خوانده ام
شاهنشهى و من گدا
مولا على موسى الرضا
عاقل ندانم دلبرا
هر كس نشد ديوانه ات
عارف ندانم سرورا
هر كس نشد پروانه ات
خواهم نشينم سالها
چون گرد بر كاشانه ات
كن گوشه چشمى به ما
مولا على موسى الرضا
هر دم به باغ ارزو
شوق وصالت سرزند
هر لحظه اين شيدا دلم
همچون كبوتر پر زند
شايد كه يك بوسه لبم
بر پاى ان دلبر زند
اى نور چشم مصطفى
مولا على موسى الرضا
محراب جانم ساختم
آن حلقه ابروى تو
باغى ز جنت يافتم
شهر و ديار و كوى تو
سوى مشامم ميرسد
عطر گل خوشبوى تو
اى مظهر نور خدا
مولا على موسى الرضا
عشق جمال بو الحسن
تابد ز بام سينه ام
من اين پسر را چون پدر
باب الحوائج ديده ام
بنگر دل آشفته را
چون واله ديرينه ام
اى قبله حاجات ما
مولا على موسى الرضا

امام رضا.امام رضا.امام رضای مهربان
وقتی دل من میگیره زیرفشارغصه ها

جزتوپناهی ندارم.جزحرمت برم كجا
تابچه آهوی دلم به دام زلفش اسیره

هیچ كسی نمی تونه منوازدست اقابگیره
ازكوچكی تابه حالا همیشه گفتن برامون

كسی رورد نمیكنه از درخونش اقا مون مسیحی روشفا میده یهودی رودوامی ده
امشب گمونم به ماها برات كربلا می ده
پنجره فولاد رضا برات كربلا می ده


هركسی كربلا می ره ازحرم رضا میره
آهوی سرگردونتم اقا بلا گردونتم

یه باردیگه راهم بده هرچی باشه مهمونتم
دلم میخوادهرچی دارم نذرامام رضا كنم

دار وندارمو یه روز به راه اون فدا كنم
دلم میخوادهرچی دارم دونه و گندم بخرم

با چشم گریون اقاجون رزق كبوترا كنم
دلم میخواد روبروی گنبد زردت بشینم

شب تاسحر گریه كنم روضه مادربخونم یكی نبود تواین كوچه به مادرم كمك كنه

اشك حسینو بگیره به خواهرم كمك كنه
دوست دارم صدات كنم.توهم منوصدا كنی

دوست دارم نگات كنم توهم منو نگا كنی
قربون صفات برم ازراه دوری اومدم

جای دوری نمی ره اگه به نگا كنی
دل من زندونیه.تویی كه تنها می تونی

قفس رو وا كنی پرنده رو رها كنی
تو غریبی منم غریب تنها. چی میشه


این دل غریبه رو با خودت آشنا كنی
دلمو گره زدم به پنجرت دارم میرم

دوست دارم تا من بیام اون گره ها روواكنی
قربون كبوترای حرمت امام رضا

قربون این همه لطف و كرمت امام رضا
تو گفتی هر كی بیاد به پابوسم امام رضا

روز رستاخیزبه دادش می رسم امام رضا
میشه كنج حرمت گوشه قلب من باشه

میشه قلب منو مثل گنبدت طلا كنی
تو رئوفی. پیش تو شاه و گدا فرق نداره

حاجتش روا می شه هر كی به تو رو بیاره



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : شنبه 23 شهريور 1392برچسب:اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارولادت امام رضا123

دست گره‏گشا
من كيستم گداى تو يا ثامن ‏الحجج
شرمنده عطاى تو يا ثامن الحجج
باللَّه نمى‏روم بر بيگانگان به عجز
تا هستم آشناى تو يا ثامن‏ الحجج
از كار ما گره نگشايد كسى مگر
دست گره گشاى تو يا ثامن الحجج
تا آخرين نفس نكشم دست التجا
از دامن ولاى تو يا ثامن الحجج
خواهم ز بخت همت و از حق سعادتى
تا سر نهم به پاى تو يا ثامن الحجج
باشد صفاى صبح نيشابور يادگار
ز انفاس جان فزاى تو يا ثامن‏ الحجج
دارلشفاست كوى تو و خود تويى طبيب
درد من و دواى تو يا ثامن ‏الحجج
هستى چو پاره تن پيغمبر خدا
جان جهان فداى تو يا ثامن‏ الحجج
بنما عنايتى به مؤيد كه نسپرد
راهى به جز رضاى تو يا ثامن ‏الحجج


«جشن شادى »
موسم جشن و طرب شده، شيعه اندر تاب و تب شده
گشته ميلاد امام رضا، جشن شادى بين به پا شده
(ضامن آهو امام رضا (2) اى گل خوشبو امام رضا (2))
(امام رضا - امام رضا - امام رضا) (2)
جان من بادا فداى تو، هستى ام ريزم به پاى تو
كفتر كوى توام ببين، خارراه از پاى من بچين
(ضامن آهو امام رضا (2) اى گل خوشبو امام رضا (2))
(امام رضا - امام رضا - امام رضا) (2)


«پور زهرا»
گل عاشقان گشته شكوفا، گل موسى بن جعفر پور زهرا
آمد به دنيا محبوب دلها
عالم آل مصطفى، ماه دل آرا
على موسى الرضا يا على
رضا رضا جان - رضا رضا جان - رضا رضا جان مولا رضا رضا جان
هله ميخارگان ميخانه واشد
مولد هشتمين ساقى رضا شد
شد بار ديگر عالم منور
از جلوه روى رضا فرزند كوثر
على موسى الرضا يا على مولا
رضا رضا جان - رضا رضا جان - رضا رضا جان مولا رضا رضا جان


«خلوت دل»
توى خلوت دلم فقط خودت خونه دارى
كنج اين خونه بيا، ببين يه ديوونه دارى
هر كى‏ام يا هر چى‏ام، پيش تو سر به زير ميام
تويى تو امير دل، من شبيه اسير ميام
يا على موسى الرضا (4)
تو تموم زندگيم فقط نمك گير توام
بزار راحتت كنم يه عمريه گير توام
چى ميشه به اين گدا تو حرمَت خونه بدى
يه گوشه به كفتر غريبه‏اى لونه بدى
يا على موسى الرضا(4)


«گنبد طلا»
بچه بودم يه عكسي رو، ديدم كه خيلى دلرباست
مريد فراوون داره و شفا خونه عاشقاست
پرسيدم از بابام كيه، چشمام گرفته عكسشو
بونه گرفتم كه بابا اونى كه من مى‏خواستمش
همين آقاس همين آقاست
پرسيدم از بابام كيه، اين گنبد كيه طلاست
گفتش عزيزم پسرم اين گنبد امام رضاست
سلطان على موسى الرضا(4)
طلاى گنبدش مس، دل منو طلا مى‏كرد
كبوتر دل منو، تو حرمش هوا مى‏كرد
بين خودم تا حرمش با جون و دل پر مى‏زنم
همش به عكس خوشكلش با جون و دل زُل مى‏زدم
يه ريزه گشته بود دلم، براى ديدن آقا
همش مى‏گفتم زير لب دوست دارم امام رضا
سلطان على موسى الرضا(4)


«سائل ميخونه»
سلطان يا اباالحسن - سلطان يا اباالحسن
رضا غريب الغربا، سائل ميخونه منم
صاحب ميخونه تويى، خراب و ديوونه منم
گنبد زرد خوشكلت، كعبه‏ى آمال همه
از ضريح تو مى‏رسه، شميم بوى فاطمه
كفشدارياتم برامن، بهشت و جنت خداست
فدات بشم امام رضا حريم تو چه با صفاست
لبالب از رقيه و حسين و زينبى رضا
اسم تو اسم اعظم مظهر يا ربى رضا
كمون ابروى سيات، كمون تيغ حيدره
دعا براى بنده‏هات تجسمى ز مادره
من مى‏دونم حريم تو بوى مدينه رو داره
سقا خونت علقمه رو به ياد آدم مى‏ياره
سلطان يا اباالحسن، سلطان يا ابالحسن (2)


«مشهد با صفا»
از عشق ميلاد رضا نعره زنم هوهو كنم
از دل مدد، خواهم از او يا ضامن آهو كنم
تا عشق تو به دل نشست مجنونم و ديوونه‏ام
مستم نماز باده‏ات، تشنه سقا خونه‏ام
مولا على موسى الرضا (4)
با كرم تو مهربون هر دم رضايى مى‏شوم
به من اگر احسان كنى كرببلايى مى‏شوم
آقا على موسى الرضا قربون ايوون طلات
بذار بمونم تا ابد معتكف صحن و سرات
اى ضامن آهو رضا عشق تو در سرشتمه
كفشداريياى حرمت جنتمه، بهشتمه
مولا على موسى الرضا (4)
مشهد با صفاى تو قبلگه و دين منه
صحن وسراى خوشكلت نشون و آئين منه
گر چه كه آهويت نيم ولى پناه من تويى
من عبد درگاه توام صاحب و شاه من تويى
مولا على موسى الرضا (4)


«ماه آسمونى»
هر چى بگم از تو كمه، دوست دارم يه عالمه
ستاره مى‏ريزه از آسمون به پاى على بن فاطمه
(يا على بن موسى الرضا امام رضا- امام رضا) (2)
تويى سرنوشت من، غم تو سرشت من
همه‏ى كفشداريات بهشت من
هر چى بگم از تو....
خدا كنه فدات بشم، به پات بريزه خون من
ترانه‏ى قلبم تويى، تويى امام مهربون من
ياور درونى ام، ماه آسمونى‏ام
شده نذر عشق تو، جوونى‏ام
هر چى بگم از تو....
(يا على بن موسى الرضا امام رضا- امام رضا) (2)


«گل حيدر»
مولا مولا يا امام رضا - مولا مولا يا امام رضا( (2)
جلوه‏ى نور نه فلك امشب از زمينه
ستاره چشمك مى‏زنه تا تو را ببينه
يابن الزهرا يا امام رضا (4)
عشق تو سرنوشت من (مولا رضا جان)
مشهد تو بهشت من (مولا رضا جان)
(مولا مولا يا امام رضا - مولا مولا يا امام رضا) (2)
دل و دين و عقل و هوشم همه را به باد دادم
ز كدام باده ساقى به من خراب دادى
مهر تو با روح و تن و جونم سرشته
با خط زيبا به روى قلبم نوشته
(مولا مولا يا امام رضا - مولا مولا يا امام رضا) (2)
امام رضا الهى من فدات شم
خدا كنه فداى يك نگات شم
خودت كه جاى خود دارى الهى
فداى تك تك كبوترات شم
كفدشارياتم واسه من بهشته
فداى خاك پاى زائرت شم
از آسمون فاطمى ماه من در اومد
آى عاشقا گل بريزيد گل حيدر اومد
(مولا مولا يا امام رضا - مولا مولا يا امام رضا) (2)
خاطر تو بسكه مى‏خوام روز وشب مى‏خونم
امام مهربون من دردت به جونم
جلوه‏ى نور نه فلك از زمينه
ستاره چشمك مى‏زنه تا تو رو ببينه
(مولا مولا يا امام رضا - مولا مولا يا امام رضا) (2)


«كبوتر دل»
هر كارى كنم من كبوتر دل
وقتى ميشينه، مى‏پره مشكل
ولى با هواى گنبد زردت
مى‏پره مرغ دل با عشق كامل
همه‏ى عشق من، تويى رضا جان (4)
رضا جان، الهى كه من فدات شم
الهى فداى كبوترات شم
نذر عشقت كنم دارو ندارم
تو حريمت بيام، محو نگات شم
همه‏ى عشق من، تويى رضا جان (4)
دل من كرده دوباره‏هواتو
هواى ديدن كبوتراتو
اگه دادن جون بهاى‏وصله
براى ديدنت، جونم براتو
همه‏ى عشق من، تويى رضا جان (4)
سبك: (ستاره آسمون....)

«سروش شادى»
مژده كه امشب ياران، جهان منور گشته
مورد لطف يزدان، موسى جعفر گشته
شد تولد رضا آفرين مرحبا بر اين ولادت
گشته عنايت از حق، چنين گل خوشبويى
ز نور حق او مشتق، آمده از خوشرويى
هفتمين مقتدا آفرين مرحبا بر اين ولادت
دو چشم نجمه روشن، شد ز فروغ رويش
ارض و سما شد گلشن، ز طلعت دلجويش
مى‏سرايد صبا آفرين مرحبا بر اين ولادت
نوگلى از گلزار، ختم پيمبر آمد
مظهرى از انوار، ايزد داور آمد
سبط خير الورى آفرين مرحبا بر اين ولادت
حجت هشتم آمد، شاه خراسان آمد
نوگل تكتم آمد، مونس جانان آمد
زاده‏ى مرتضى آفرين مرحبا بر اين ولادت
به هر چمن بين بلبل، بر سر هر شاخ گل
يا به سر هر سنبل، فكنده شور و غلغل
نغمه زند با نوا آفرين مرحبا بر اين ولادت
به‏خسته‏گان برگوئيد، كه باب حاجت آمد
طبيب خود را جوئيد، سرور امت آمد
هست شمس الضحى آفرين مرحبا بر اين ولادت

«پيك سعادت»
پيك سعادت، داد اين بشارت
تابيده هشتم، مهر ولايت
آمد اين هديه از حق تبارك
مولد ثامن الحجج مبارك
عالم از مقدمش گرديده گلشن
حجة بن الحسن چشم تو روشن
مظهر الطاف داور آمد
هشتم وصى پيغمبر آمد
شد شكوفا گل گلزار احمد
زيبا گل سر سبد محمد
عالم از مقدمش گرديده گلشن
حجة بن الحسن چشم تو روشن
دارد مدينه، سيماى شادى
اين مژده بر لب، دارد منادى
ميلاد ميوه‏ى، قلب بتول است
رشك جنت مدينة الرسول است
عالم از مقدمش گرديده گلشن
حجة بن الحسن چشم تو روشن
ميلاد شاه ملك وجود است
از هستيش هر بود و نبود است
آمد آن مظهر الطاف داور
فرزند دلبند موسى بن جعفر
عالم از مقدمش گرديده گلشن
حجة بن الحسن چشم تو روشن
اى كعبه دل صحن وسرايت
امام هشتم جانها فدايت
ملجأ و مأمن اهل ولائى
مغيث الشيعة فى يوم الجزايى
عالم از مقدمش گرديده گلشن
حجة بن الحسن چشم تو روشن

دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
كنار سقاخونت، با زائرات بشینم
سقاخونت آقاجون، به یاد مشك سقاست
اونجا فقط برای شادی قلب زهراست
یه كفتر غریبم، تو صحن سقاخونه
بیا بده با دستت، لقمه و آب و دونه
قبله قلب عاشق، جز تو آقا نمیشه
می خوام آقا بدونی ، دوسِت دارم همیشه
شبای بارگاهت ، صفای عالمینه
صحن و سرات برا من، كربلای حسینه
دلم می خواد آقا جون، ضریحتُ ببوسم
لباس نوكریتُ، تو حرمت بپوشم
از كوچیكی تا حالا، عاشق و مبتلاتم
بذار همه بدونن، تا جون دارم گداتم
دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
كنار سقاخونت، با زائرات بشینم
گدای بی پناهم، جز تو كسی ندارم
رونده عالمینم، تویی همه قرارم
دل تو حرم همیشه، مست یه اسم نابه
ذكر آقام ابالفضل، دعای مستجابه
آروم نمیشه این دل، توی حرم ای آقا
تا روضه ای نخونم، از دوتا دست سقا
كفتر دل كنارت، هی می ره بالا بالا
پر می كشه تا یثرب، كنار قبر زهرا
دست گدائی من به سوی تو درازه
پیش تموم مردم، به گدائیش می نازه
بعد نماز همیشه، اسم تو رو میآرم
وای اگه روزی آقا، اسم تو رو نیارم
دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
كنار سقاخونت، با زائرات بشینم


زائرآقا
اون كسی كه منو اینجا كشیده، امام رضاست
منو با عشق حسینش خریده، امام رضاست
اون كسی كه زائرا، تا كه می رن به پابوسش
می خره تمومشون رو ندیده، امام رضاست
سروده كمال مومنی
شعر ولادت امام رضا علیه السلام
شوق سبو
بر درد عشق نسخه و درمان اثر نكرد
مرهم برای زخم غم تو ثمر نكرد
تنها حریم پاك تو داریم زآن زمان
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نكرد
از هر قبیله ای به تو امید بسته اند
نبود كسی كه چشم تو بر او نظر نكرد
شاهنشه غریب، امیر رئوف طوس
دل نیست، آنچه داغ تواش پر شرر نكرد
در بازكن كه از ره دوری رسیده ام
این خسته بی دلیل در این ره، خطر نكرد
امشب، سحر دوباره به كوی تو آمدم
مخمورم و به شوق سبوی تو آمدم
بر حال من به جان جوادت نگاه كن
فكری به حال این دل بی سرپناه كن
بر زائران پاك تو من غبطه می خورم
آقا ترحمی به من پر گناه كن
امشب برات كرب و بلای مرا بده
ما را دوباره زائر آن بی سپاه كن
گر این زیارتم شده دیدار آخرین
در روز حشر یاد من رو سیاه كن
در راه عشق، اهل غم و درد خواستی
با چشم نافذت تو مرا مرد راه كن
مولا به جان ما تو بگو با امام عصر
یوسف بیا بخاطر من ترك چاه كن
تا روز حشر نوكری ات افتخار ماست
اینجا بهشت روی زمین جنت الرضاست
سروده احسان محسنی فر

ســـكوت و ســردی شــب ناتمام همسايه
و چـاره چيست؟ دوباره سلام همسايه

خــــدا كــــند كـه بــماند صفای سايه ی تو
هــميشه بـرســرمان مستدام همسايه

چـــه كرده ای كــه چـنين بال ميزنم هر روز
كبــوترانه بــه آن كــــوی و بــام همسايه

غـــزال خــــسته ومـــجروح را در اين فرصت
نمـی شود بـــرهانی ز دام، هــمسايه؟

مرا زســايه ی هـــمسايگيت طـــرد مـــكن
كـه بــی تو بــاقی عمرم حرام همسايه

و در حــــضور بـــزرگ و زلال تـــــو هــــرگـــز
نــه جـــاه می طلبد دل نه نام،همسايه

مرا بــخوان كــه در ايـن ازدحـام غصه و غم
به آســـتانه ســــبزت بيــــام هـــمسايه

خلاصه اينكه نمانده است هيچ عرضی جز
ملال دوري تــو والســلام هـــــمسايه...
با تشكر ازدوست عزیزم تارا

ای مملكت توس...
ای مملــكت توس كه قدر و شرف افزون
از عــرش عــلا داده تـــو را قــادر بـــیچون
تــو جنــتی و جـــوی ســناباد تـــو كــوثر
خـــاك تــو بــود عنبر و سنگت دُر مكنون
حق داری اگر بانگ اناالحق كشی از دل
چــون مظهر حق آمده در خاك تو مدفون
فرمــانده ی كـونین، رضا زاده ی موسی
كـــش جــمله ی آفـاق بود چاكر و مفتون
هشــتم در رخـــشنده ی دریــای امامت
كاو راست، روان حكم، به نه گنبد گردون
لیــلای جـمالش چـو كند جای به محمل
عــاقل شـود از دیـدن او مـات چو مجنون
بر خــویش بـــبالد چــو در حــشر ملائك
فریــاد بـــر آیـــد كه ایـــن الـــــرّضــــــویّون




امام ثامن و ضامن
منتخب از قصیده ی قاآنی


طبیب جان
مـــن طــبیبی ســراغ دارم كـــه پول، دارو، دوا، نـمی خــــواهد
در ازای شــفا از ایـــن مردم، جـــز دلـــی مـبتــلا نمی خــواهد
بی پــناه و غـــریب هــم باشی، در لـطف و كرامتش بـاز است
احــتیاجی به وقت قبلی نیست، واســطه، آشنا، نمی خواهد
چــیست در ایـــن زمــین كه فــواره، نیمه راه آسمان برگشت؟
آب هــم چــون كبـوتران اوجی غــیر از این خاك پا نمی خواهد
چــه شــكر دارد ایــن گــندم كـه كبــوتر بـه سـجده می بــوسد
هـر كــه طوقی او شــود جــایی جــز كــنار رضـــا نمــی خواهد
پــای طـــومار درد ایــن مــردم، مــهری از التیام او خورده است
مـهر مهری كه تا جهان باقی است مهلت و انقضا نمی خواهد

ای شه توس كه سـرچشمه ی الطاف خدایی
جـــان مــا بـــاد فـــدایت كــــه ولـــینعمت مــایی
میـــــوه ی بـاغ رســــالت شــــه اقــلیم ولایت
بـــحر مـــواج عـــلوم و كـــرم و لـــطف و رضـــایی
ما ضعـــیفیم و پنـــاهنده بـــدیـن حـصن ولایت
رحمتی كـــن به ضـــعیفان كــه مـعین الضّعفایی
ما گداییم و تو سلطان چه شود كز ره احسان
نــظر لــــطف و عنـــایت فـــكنی ســـوی گـــدایی
زد به نـام تـو خــدا سـكّه ی تسـلیم و رضــا را
كه تو شایسته ی این سكّه ی تسلیم و رضایی
گـــره از كـــار فـــرو بســته ی ما كـس نگشاید
تـــو مـــگر عقـــده زدلــهای ریشـــان بگشــــایی
كــوته از دامنت ای شــه منما دست "رسا" را
كه تــــواش ضـــــامن و فریـــــادرس روز جـــزایی




اشعار زیر را – كه در كتیبه پشت سر حضرت رضا (ع)
نزهی به منزلت از عــــــرش برده، فرش تو رونق!
زمین ز یمن تو محسـود هفت كاخ مطبّق
تویــــــــــی كه خاك تو با آب رحمت است مخمّر
تویی كه فیض تو با فرّ سرمد است ملفّق
چو دیــــــن احــــمد مرســـل مبانـــــی تو مشیّد
چو شرع حیدر صـــــــــفدر قواعد تو موفّق
مگر تو روضه ی سلطان هشتمی؟ كه به خاكت
كند زبهر شرف، ســجده هفت طارم ارزق
كدام مظهر بیــچون بــــود به خــــاك تــو مدفون؟
كه از زمین تو خیزد هـمی خروش انالحق
عـــــلیّ عـــــالی اعــــلی امــــام ثــــامن ضـامن
كه از طفیل وجـودش وجود گشته منشق
سپــــهر عدل، مهــــین گوهــــر محیط خــــــلافت
جهان جود، بهیـــــن زاده ی رسول مصدّق
پــــس از ورود ســــرود از برای ســــال طــــــرازت
زهی زمین تـــــو مسجود نه رواق معلّق!



كشتی نجات
ای غریب ارض طوس و مظهر اسماء ذات
مونس و یار غریبان در حیات و در ممات
ما گرفتار غم و اندوه و بحر سیئات
یا علی موسی الرضا حلال حل مشكلات
كشتی بحر نجات
ما كه اینسان در خراسان چشم گریان آمدیم
با دل بشكسته و قلب پریشان آمدیم
همچنان سیاره گرد شمس تابان آمدیم
در حضور كاشف اسرار اسماء صفات
آن امام ممكنات
ما كه اینسان سوی معراج جلالت آمدیم
عاصی شرمنده از روی خجالت آمدیم
در حضور وارث تاج كرامت آمدیم
راه دور و توشه می خواهیم از بحر نجات
ای سلیل كائنات
با دل بشكسته و محزون و با حال تباه
آمدیم از بهر بخشش در حضور پادشاه
شاه بنوازد گدایان را به یك تیر نگاه
می دهد از خرمن حسنش به مهجوران زكات
كاشف اسماء ذات
ما به گرد شمع رویت همچنان پروانه ایم
ذاكر و مداح ذات اقدس

شاهانه ایم
دست از جان شسته و خاك در این خانه ایم
تا بنوشیم از لب جان پرورت آب حیات
ای امام طیبات
از جفا و ظلم مأمون ستمكار دغا
قلب تو مجروح شد از كینه و زهر جفا
روی طفلانت را ندیدی رفتی از دار فنا
در عزایت شد پریشان و مشوش طیبات
ای امام طیبات
خواهرت معصومه از هجر تو محزون، دل كباب
سیل اشكش خانمان صبر را كرده خراب
یادم آمد از حسین و زینب مالك رقاب
شد شهید عطشان حسینش بر لب آب فرات
آن عزیز كائنات
هر كه گرید بر حسین و ماتمش دارد بپا
یا كند بر پا لوای نوحه و بزم عزا
توشه ی راهش شود تا صفحه ی روز جزا
قطره آهش زد شرر بر مومنین و مومنات
آن امام ممكنات
مرحوم ابوالقاسم علی مدد كنی



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : شنبه 23 شهريور 1392برچسب:اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارولادت امام رضا1236

***
ولادت
به ولادت تو جانا شده آسمان مزّين
به نظارت است گيتى كه رسد ز راه ضامن
تو اميد خلق هستى به جهان عشق جانا
كه جهان ز كفر سازى به ولاى خويش ايمن
به تن آى جان هستى كه تشيع است واله
بنموده است دل را چو براى دوست مأمن
همه ز اشتياق رويت به قرائت‏ اند قرآن
كه ز حق پيام گيرند و به عشق حق دميدن
چو به عرش پا نهادى كه كنى جهان منوّر
بنگر به خلق جانا سوى جشن كوى و برزن
چو شكوفه بهاران به ترنم آر گيتى
كه ز عرش گسترانده به ولايت تو دامن
تو بتاب نور رحمت به قلوب عاشقانت
كه به عشق سويت آيد به شفاعتش برهمن
چو ز عرش مژده آيد كه به گلستان درآيى
بدهند عاشقان جان چو كه جان فدا كنم من
ز تو دست بر ندارد چو حكيم زنده باشد
كه تو خود ز نور باران به ولايتى مدون



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : شنبه 23 شهريور 1392برچسب:اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارولادت امام رضا1545

شب ميلاد رضا
همه جا غرق صفا شد، شب ميلاد رضا
پر طراوت همه جا شد، شب ميلادرضا
همه جا آينه ‏بندان، همه جا آينه ‏وار
محشر آينه‏ ها شد، شب ميلاد رضا
آسمانها به زمين خيره كه اين توده خاك
مركز نور خدا شد، شب ميلاد رضا
شب ميلاد كرامت، شب ميلاد كرم
شب ميلاد وفا شد، شب ميلاد رضا
يا رئوف است همى نغمه قدسى نفسان
شب تسبيح و دعا شد، شب ميلاد رضا
بارش رحمت و رأفت، همه جاريست مگر
شب ميلاد رضا شد، شب ميلاد رضا
خانه نجمه بود قبله دلها و بر آن
كعبه هم قبله نما شد، شب ميلاد رضا
بعد موسى كه بود رهبر معصوم بشر
حل شد اين مسئله تا شد، شب ميلاد رضا
همه فيض و همه لطف و همه شور و همه نور
شب قدر آمده ياشد، شب ميلاد رضا
عالم آل محمد به جهان جلوه نمود
عَلَم علم به پا شد، شب ميلاد رضا
دومين بضعة منّى كه پيمبر فرمود
بود نشناخته تا شد، شب ميلاد رضا
هشتمين حجت حق پرده ز رخسار گرفت
حاجت شيعه روا شد، شب ميلاد رضا
نور زهرا (س) و محمد ز فروغ ازلى
روشنى بخش فضا شد، شب ميلاد رضا
بهتر از هر چه كه خورشيد بر او مى‏تابد
باز بر خلق عطا شد، شب ميلاد رضا
به تماشاى بهشت حرم او ز بهشت
هر در و پنجره وا شد، شب ميلاد رضا
ما محبّان رضاييم و چو ما اهل ولاست
هر كه پيوسته به ما شد، شب ميلاد رضا
ذكر زوّار جگر سوخته گرد حرمش
يا معين الضّعفا شد، شب ميلاد رضا
قلم صنع خداوند مگر بنگارد
دردهايى كه دوا شد، شب ميلاد رضا
رسدش نامه آزادى محشر، هر كس
كه در اين خانه گدا شد، شب ميلاد رضا
بهره از ذوق «شفق» برد «مؤيد» كه سرود
شب ميلاد رضا شد ، شب ميلاد رضا
***
كبك رحمت
مژده‏ اى دل كه دلربا آمد
دلربائى گره گشا آمد
محنت ودرد و غم فرارى شد
شادى و رحمت و صفا آمد
بعد شوال ماه ذيقعده
شامل رحمت خدا آمد
از منادى ندا رسد در گوش
مژده‏ اى مؤمنين رضا آمد
نجمه را داده ذات حق پسرى
كه از او جان به جسم ما آمد
هشتمين جانشين ختم رسل
حجت ذات كبريا آمد
هفتمين نور ديده‏ گان على
ششمين يار مجتبى آمد
پنجمين حافظ خون حسين
كاتب شرح كربلا آمد
چارمين رهبر عبوديت
رهبرى پاك و پارسا آمد
سومين پاسدار بحر علوم
بهر تفسير هل أتى آمد
دومين اوستاد فقه و اصول
معنى نون انّما آمد
اولين پور موسى جعفر
بهر تثبيت ارتضا آمد
آدم از بهر گفتن تبريك
در بر ختم انبيا آمد
ده بشارت به نوح دريا دل
كه به فلك تو ناخدا آمد
مژدگانى بده به ابراهيم
كه تو را ضامن بقا آمد
بهر دربانى درش موسى
دست بر سينه با عصا آمد
زنده عالم شد از دم گرمش
كه مسيحا به التجا آمد
عالم آل احمد است رضا
يادگار محمد است رضا
***
قلزم رحمت
عرصه گيتى ز نو،خرّم و زيبا شده
ماه خراسان پديد، ز شهر بطحا شده
خسرو اقليم طوس، شاه انيس النفوس
كرده به دلها جلوس، دافع غمها شده
سيّد و سالار ما، مونس و غمخوار ما
دلبر و دلدارما، جاذب دلها شده
قبله ما روى او، چشم همه سوى او
خاك سر كوى او، كُحل بصرها شده
خلق ثناگوى او، زنده دل از بوى او
منوّر از روى او، عالم بالا شده
ماه ولايت رضا، مهر امامت رضا
شمس هدايت رضا، شافع عقبى شده
بحر كرامت رضا، گنج سخاوت رضا
قُلزم رحمت رضا، ز لطف يكتا شده
پادشه انس و جان، دادرس بى‏كسان
به خلق كون و مكان، ملجأ و مأوى‏شده
نظم « هنرور» قبول، كن توبه حقّ رسول
مادح آل رسول، با دل شيدا شده



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : شنبه 23 شهريور 1392برچسب:اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارولادت امام رضا125

با نام رضا به سینه ها گل بزنید
با اشك به بارگاه او پل بزنید
فرمود كه هر زمان گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزنید

وارث ایوب و نوح و یونس است
با كبوترها تنها مونس است
دل به دیدار محمد می رسد
هر كه عاشق شد به مشهد می رسد
اولیا در بحر خون ناجی شدند
زائران مرقدش حاجی شدند

در خاطرم از تو اشتیاقی مانده
طرح حرم و صحن و رواقی مانده
ای ضامن دلهای غریبان اینجا
یك آهوی بی قرار باقی مانده

مرغ دلم می خونه نغمه عاشقونه
دلش می خواد همیشه تو حرمت بمونه
چه عطر دلفریبی چه بوی خوب سیبی
به قلب خسته من امام رضا طبیبی

از هر قبیله ای به تو امید بسته اند
نبود كسی كه چشم تو بر او نظر نكرد
شاهنشه غریب، امیر رئوف طوس
دل نیست، آنچه داغ تواش پر شرر نكرد

بر حال من به جان جوادت نگاه كن
فكری به حال این دل بی سرپناه كن
بر زائران پاك تو من غبطه می خورم
آقا ترحمی به من پر گناه كن

چـشـمـه هـاى خـروشان تو را مى شناسند
مـوج هـاى پـريشـان تـو را مى شنـاسند

پـرسش تـشنـگـى را تـو آبـى ، جوابـى
ريـگ هـاى بيابـان تـو را مى شنـاسـند

نام تو رخصت رويـش اسـت و طــراوت
زين سـبـب بـرگ و باران تو را مى شناسند

از نشـابـور بـر مـوجـى از ( لا ) گذشتى
اى كه امواج تـوفـان تـو را مى شنــاسـند

اينك اى خوب! فصـل غـريـبـى سـر آمـد
چـون تمـام غـريـبـان تـو را مى شنـاسند

كاش من هم عـبور تــو را ديــده بــودم
كـوچـه هـاى خـراسـان تو را مى شنـاسند

از انتهای ناله هام ، از پشت چشمای ترم
بغض گلوم داد می زنه : « من خونه زاد حرمم »
گنبد پر نور رضا ایستگاه اول ، آخره
تموم دنیا یه طرف ، پر زدن اینجا محشره
اینجا به جز كبوترا ملائكه پر می زنن
اینجا همه سائلن و حلقه رو بر در می زنن
صابخونه ی كریم ما ، آخر عشقه به خدا
مشهد مدینه اس،كربلاس،مشهد دمشقه به خدا
اینجا واسه زیارتهام اذن و اجازت می گیرم
با آب سقاخونه هاش غسل شهادت میگیرم
شكوه ایوون طلا وجودم رو تكون می ده
از كرمش امام رضا به ماها آب و دون می ده
وقتی پرای خسته ام رو به گنبد تو می كشم
انگار میرم به كربلا ، طعم غریبی می چشم
می خوام بگم ترانه هام وقف صفای حرمت
بیا بشین تو قلب من ، خونه فدای قدمت
تموم عشق من اینه كه ریزه خوار تو باشم
بین تموم عاشقات ، عاشق زار تو باشم
نبض رضا رضا رضا ، طپش طپش های دلم
دلم نمیاد كه بخوام از حرمت جایی برم

امام رضا(ع)


امام رضا (ع)
ضامن آهو
سلام اى ضامن آهو رضا
سلام اى مظهر ياهو رضا
سلام اى كريم عترت رضا
بانى سفره محبت رضا
سلام اى نور ولايت رضا
غربت پر شور ولايت رضا
سلام اى روح عبادت رضا
ياسمن سرخ شهادت رضا
سلام اى جلوه قرآن رضا
عابر كوچه ‏هاى ايمان رضا
سلام اى تجلى هو رضا
سلام اى دلبر مه‏ رو رضا
سلام اى صفاى هستى رضا
ساقى ميخانه هستى رضا
سلام اى توسل حق رضا
صوت خوش تكلم حق رضا
سلام اى امام عاشق رضا
دسته گل آل محمد رضا
سلام اى نسيم رحمت رضا
شكوفه ناز شقايق رضا
سلام اى شمس حقيقت رضا
سبزترين نور امامت رضا
سلام اى ماه مدينه رضا
كليم سيناى طريقت رضا
سلام اى وارث مادر رضا
حديث زخمهاى سينه رضا
سلام اى ليله بدرم رضا
شب تولد تو قدرم رضا
منم منم عاشق بى‏قرارت
چهارده سلام من نثارت
***
سلام من
شب است و فيض حضور است در كنار امام
به آسمان همه نور است از امام اَنام
سلام من به حريمى كه جبرئيل امين
ز پرده ‏دارى آن يابد اعتبار و مقام
سلام من به حريمى كه ذات اقدس حق
دهد به زائر آن خانه اجر و فيض مدام
سلام من به حريمى كه در طوافش هست
براى خيل ملايك صفا و سعى تمام
سلام من به حريمى كه جنّ و انس و ملك
دهند صاحب آنرا ز روى صدق سلام
سلام من به امامى كه عالم و آدم
به حرمت قدمش از ادب كنند قيام
سلام من به امامى كه هست شمس شموس
گرفته مهر و مه از نور روى پاكش وام
سلام من به امامى كه خوان نعمت او
بود شمول طفيلش همه خواص و عوام
سلام من به امامى كه شد ولى خدا
سپرده در كف او ربّ ذوالكرام، زمام
سلام من به امامى كه با عدالت خود
رضاى حق طلبد در طريقت اسلام
سلام من به امامى كه از كرامت او
بود پناه غريبان و مردم ناكام
سلام من به امامى كه ضامن آهوست
گرفته قلب رئوفش ز ذات حق الهام
سلام من به شه طوس امام مظلومان
كه شد شهادتش او را به عمر حسن ختام
سلام من به رضا، ثامن الحجج از دل
كه يافت عالم هستى از او دوام و قوام
به آنكه عالم آل محمّدى باشد
بگو دو صد صلوات و دو صد درود و سلام
سزد كه بشنوم از مقتداى خود سخنى
كه واجب آمده در شرع دين جواب سلام
بسى خجسته بود آن زمان كه غرق شعف
ز آب كوثر عشقش دهد مرا يك جام
سعادت دو جهان شد برات تربت او
به خاكبوس درش « مصلح» است كم ز غلام
عالم آل محمد
مه ذيقعده شب يازدهم
سرزد از شرق مه چهاردهم
خانه‏ ى موسى جعفر از نور
برده امشب سبق از وادى طور
نور اين خانه كجا طور كجا
شمع كاشانه كجا حور كجا
مرحبا نجمه، كه ماه آورده
ماه خورشيد پناه آورده
زاده‏ ى حضرت صادق موسى
باب حاجات خلايق موسى
همچو گل كودك نوزادش را
خوبتر از همه اولادش را
در بغل گيرد و لبخند زند
بوسه بر عارض فرزند زند
اين پدر فخر كند بر پسرش
آفرين بر پدر و بر پسرش
هر دو از نور عبوديت غرق
كه ميانشان نتوان دادن فرق
نشنوى گر زيمن بوى خدا
از مدينه بشنو نور خدا
شد ز نورش همه دلها روشن
شد ز بويش همه عالم گلشن
اى خوش آن پاك دلى كز نزديك
گفت بر حضرت مهدى تبريك
مَظهر و مُظهرِ سرمد آمد
عالم آل محمد آمد
***
لبخند آفتاب
آسمان را عرشيان امشب چراغان مى‏كنند
كهكشان در كهكشان آئينه بندان مى‏كنند
قدسيان امشب به عين مقدم شمس الشموس
اختران را بهر كسب نور مهمان مى‏كنند
تشنگان معرفت امشب به زير آسمان
ابرهاى رحمت حق باز باران مى‏كنند
انجمن آراست نام ثامن ‏الاطهار و باز
نام او را عاشقان شمع شبستان مى‏كنند
تازه مى‏گردد دل من چون گل شبنم زده
آيه ‏ى نام ورا هر جا كه عنوان مى‏كنند
هر كه اشك شوق ريزد از برايش روز حشر
دامن او را پر از ياقوت و مرجان مى‏كنند
روضه او هست تا آئينه‏ ى باغ بهشت
زائران او مكان در باغ رضوان مى‏كنند
در حريم او كه باشد بهر ما دارالشفا
دردمندان دردهاى خويش درمان مى‏كنند
اى « وفائى» هر كه گردد زائرش با معرفت
مشكل او را به روز حشر آسان مى‏كنند
***
مونس قلبها
ز بيت موسى جعفر مَه برج ولا سرزد
كه خورشيد جمالش طعنه بر خورشيد خاور زد
عزيز مصطفى آمد انيس قلب ما آمد
به گرد شمع رخسارش دلم پروانه ‏سان پر زد
صداى شاد باش عرشيان بر فرشيان آمد
چو بوسه بر رخ فرزند خود موسى‏بن ‏جعفر زد
به بزم ما صفا آمد، به درد ما دوا آمد
رضا آمد، رضا آمد، سعادت حلقه بر در زد
به احمد تهنيت گويد امين جبرئيل اكنون
چو پا اندر جهان آن پاره ‏ى قلب پيمبر زد
جهان از مقدمش رشگ جنان گرديد سرتاسر
ز نور چهره‏اش ارض و سما از زيب و زيور زد
دل من بسته بر مويش، بهشت من بود كويش
غبار درگه او را امين حق به شهپر زد
به يمنش عيدى ما را فرج بنما عطا يا رب
فراق مهديش بر جان و قلب شيعه آذر زد
مكن يا رب جدا از دامنش دست « هنرور» را
به هر صبح و مسا يابن‏الحسن با ديده ‏تر زد



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : شنبه 23 شهريور 1392برچسب:اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارولادت امام رضا123


ماه زیارتی امام رضا علیه السلام
نغمه عاشقونه
مرغ دلم می خونه نغمه عاشقونه
دلش می خواد همیشه تو حرمت بمونه
چه عطر دلفریبی چه بوی خوب سیبی
به قلب خسته من امام رضا طبیبی
وقتی كه ای نگارم پا تو حرم میذارم
قسم به جون زهرا دل تو دلم ندارم
تو حرمت خدایی دلم میشه هوایی
شبای جمعه انگار تو خود كربلایی
رودل غبار و گرده اسیر صد تا درده
با این دل پریشون صحن وسرات چه كرده
زعا لمی گسستم دل به دل تو بستم
روز قیامت آقا منتظر تو هستم
حاجت دل همینه ای شاه بی قرینه
دلم می خواد كه روزی منم برم مدینه
چه روضه ها كه خوندم غم رو دلت نشوندم
با روضه های زهرا قلب تورو سوزوندم



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : شنبه 23 شهريور 1392برچسب:اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارولادت امام رضا1

نگاهت اسمانی صاف و زیباست
دلت شفاف تر از رنگ دریاست
ندیدم از تو بالاتر كسی را
كه از هر دست دستان تو بالاست
بهاری لیك پائیزی نداری
همیشه سبز پوشی تو برجاست
رئوفی میچكد از چشمانت
نجابت از سراپای تو پیداست
كرامت خسته شد از دست لطفت
شفا در محضرت دائم هویداست
خراسان گر شود صحنت،بود كم
كه شآنت ماورای عقل دنیاست
یكی با پنجره فولاد میگفت
ببین دارالشفای خلق اینجاست

دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
كنار سقاخونت، با زائرات بشینم
سقاخونت آقاجون، به یاد مشك سقاست
اونجا فقط برای شادی قلب زهراست
یه كفتر غریبم، تو صحن سقاخونه
بیا بده با دستت، لقمه و آب و دونه
قبله قلب عاشق، جز تو آقا نمیشه
می خوام آقا بدونی ، دوسِت دارم همیشه
شبای بارگاهت ، صفای عالمینه
صحن و سرات برا من، كربلای حسینه
دلم می خواد آقا جون، ضریحتُ ببوسم
لباس نوكریتُ، تو حرمت بپوشم
از كوچیكی تا حالا، عاشق و مبتلاتم
بذار همه بدونن، تا جون دارم گداتم
دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
كنار سقاخونت، با زائرات بشینم
گدای بی پناهم، جز تو كسی ندارم
رونده عالمینم، تویی همه قرارم
دل تو حرم همیشه، مست یه اسم نابه
ذكر آقام ابالفضل، دعای مستجابه
آروم نمیشه این دل، توی حرم ای آقا
تا روضه ای نخونم، از دوتا دست سقا
كفتر دل كنارت، هی می ره بالا بالا
پر می كشه تا یثرب، كنار قبر زهرا
دست گدائی من به سوی تو درازه
پیش تموم مردم، به گدائیش می نازه
بعد نماز همیشه، اسم تو رو میآرم
وای اگه روزی آقا، اسم تو رو نیارم
دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
كنار سقاخونت، با زائرات بشینم



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : شنبه 23 شهريور 1392برچسب:اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,اشعارولادت امام رضا,امام هشتم ,ثامن الحجج ,متن اشعارولادت امام هشتم ,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» عناوين آخرين مطالب
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پایگاه اشعارمذهبی بیت الائمه بوده وهرگونه کپی برداری باذکرنام منبع بلامانع است ....